تقابل رادیکال و یک فال نیک یادداشتی از محمدجمالالدین واژی
با فروکش کردن تنشهای مربوط به انتشار فایل صوتی کاک ناصر رزازی و واکنشهای بعضاً رادیکالی که در مقابل آن صورت گرفت، نگاهی تحلیلی بر آنچه گذشت خالی از لطف نخواهد بود. نیک میدانیم که رواداری و دموکراسی زمانی نهادینه میگردد که پیشینههای خود را به سان یک پروسه عمیق اجتماعی گذرانده باشد […]
با فروکش کردن تنشهای مربوط به انتشار فایل صوتی کاک ناصر رزازی و واکنشهای بعضاً رادیکالی که در مقابل آن صورت گرفت، نگاهی تحلیلی بر آنچه گذشت خالی از لطف نخواهد بود.
نیک میدانیم که رواداری و دموکراسی زمانی نهادینه میگردد که پیشینههای خود را به سان یک پروسه عمیق اجتماعی گذرانده باشد و از دموکراتیزاسیون شتابزده و پروژهای، چیزی جز مشت مخملین و پوششی بر اقتدارگرایی حاصل نمیگردد. رواداری و تولرانسی که امروزه در برخی از ممالک مشاهده میگردد، نتیجه قرنها تمرین دموکراسی در بطن اجتماع و دهها تضاد و تقابل تاریخی است که گاهی پیشینهای مشحون از خونریزی را با خود حمل میکنند. گاهی میشنویم که اقتدارگرایی، سرکوب و چماق بهترین نسخه برای خاورمیانه است؛ اگر مردمان خاورمیانه برای همیشه قید برابری و حاکمیت قانون را بزنند و به دنبال درمانی مقطعی برای آلام امروزشان باشند، این سخن را هم میتوان شنید. لیکن اگر مردمان این بخش از گیتی هم آرزومند آزادی و عدالت باشند، لاجرم باید این تضادها را بهعنوان تز و آنتیتز تجربه کرده و سپس منتظر سنتز دموکراسی باشند. هر چقدر شروع و مداومت بر این پروسه به تأخیر افتد، به همان میزان نیز نهادینگی آن دور میشود و هرگز رؤیت و روایت تجارب عملی سایر ملل، کمکی به نهادینگی رواداری در زمینه و زمانهای دگر نمیکند.
در تنش پیشآمده بین یک هنرمند نامی کوردستان و واکنش تند حداقل دو تن از مذهبیون، عدم دگرپذیری در هر دو طرف مبرهن بود و کامنتهای مردم در ذیل فایلهای منتشره نیز حاکی از رسوخ خشونت و نفرت در میان عامه مردم بود. اکنون که فضا آرام شده است، اگر منصفانه بنگریم انکار نمیکنیم که بیحرمتی کاک ناصر بهعنوان یک هنرمند ملی کورد، به باورها و مقدسات غالب مطلق ملت خودش، پاشیدن تخم تفرقه در میان همنژادیهایش و همچنین توهین به عموم اعراب امری مذموم بوده و پذیرفتنی نیست؛ چون اهانت به هیچ ملتی بهصورت عام و توهین به باورهای هیچ فرقهای حتی اگر عمیقاً خرافی باشند، عملی داهیانه، عالمانه و اخلاقی نیست. و البته به همان میزان اطمینان داریم که واکنش رادیکال مذهبیون و اظهار نفرتپراکنی، تکفیر و تهدید از محراب رسولالله(ص) و سوزاندن سایر اقشار مردم شریف کوردستان در آتش نفرت از یک شخص نیز نادرست و غیراخلاقی است. در همان مقیاس نیز باورمندیم که فحاشی طرفدارانشان به طرفین و همفکرانشان کنشی مذموم است.
اگر طرفین مناقشه اعتقادی به آزادی باور و بیان داشتند، اساساً چنین کنش و واکنشهایی صورت نمیگرفت که بخواهد مردم کوردستان را در دو جبهه قرار دهد. مدلول این کنش و واکنش رسوخ عمیق دگماتیسم و جزماندیشی در طرفین بود که آن هم مادر تفرقه و خشونت است. ولی معتقدم این سه شخصیت و همفکران و همقشران ایشان، در تجربه بعدیشان ملایمتر داد سخن خواهند داد و این همان تمرین دموکراسی است که حاصل تجربه مستقیم تضاد و تنش است. ملایمت داعیان، دانشمندان، هنرمندان و اسطورهها نیز گامی رو به جلو در نهادینهسازی رواداری، آزادی بیان و باور، پرهیز از تنش و خشونت و زندگی دموکراتیک است.
نکته مهمی که نباید از آن گذشت، روی خط آمدن بسیاری از چهرهها و نهادهای مطرح مذهبی برای آرامسازی وضعیت بود که به پایین کشیدن فتیله تفرقه و تنش کمک کرده و حتی به دفاع از کاک ناصر پرداختند، در حالی که متأسفانه بسیاری از هنرمندان و سیاسیون طرفدار ایشان با حمله رادیکال به ادیان و بهخصوص اسلام و عموم چهرههای مذهبی، در آتش تنش و تفرقه دمیدند. مدلول این واکنشها، نفوذ بیشتر رواداری در میان قشری از مذهبیون است و یکی از علل آن هم ظهور و افول رادیکالیسم اسلامی است. ظهور داعش و همفکران آنان و تبعات آن برای دین و دینداران منجر به بازخوانیها و بازنگریهای دردناکی در میان آگاهان مذهبی شده است و این نیز مؤید همان فرضیه لزوم تجربه در مسیر رواداری و دموکراسی است. بزنگاهی که ظاهراً هنوز بسیاری از هنرمندان و سیاسیون ما آن را تجربه ننموده و یا حداقل به آن توجه نکردهاند. چون امروزه به وضوح مذهبیهای رادیکال و خشونتطلب را سایر مذهبیهای باورمند به آزادی باور و بیان نقد و محکوم میکنند. در حالی که بسیاری از هنرمندان و سیاسیونی که مدعی مبارزه در راه آزادی هستند، متأسفانه آن را صرفاً برای همفکران و طرفداران خویش میخواهند و در تقابل با مذهبیها، تمامیتخواهی و باور به سرکوب در آنان شعله میکشد.
امید است این قضیه منجر به بازخوانی و بازنگری طرفین مناقشه در مواضع و باورهایشان شده و به تضعیف بیشتر پایگاه رادیکالیسم مذهبی و سکولار بینجامد و باعث رشد همگرائی، رواداری، دگرپذیری و نهادینهشدن اعتقاد به آزادی باور و بیان شود. چون در چنان جامعهای، چنین قضایایی اصلاً توجهی را جلب نمیکند که باعث جبههبندیهای عمیق اجتماعی گردد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0