نقدی بر حکم روایی شهری در پیرانشهر

دنیای امروزی به معنای واقعی کلمه، دنیای مدیریت است. این گفته دال بر این است که نبود مدیریت در معنای مطلوب یا حداقل مناسب آن، می­ تواند هر عرصه­ای را به میدان آشفتگی و ناکارآمدی بکشاند. مدیریت شهری شهرها و در راس آن شوراها و شهردار، آیینه تمام ­نمای این بحث هستند که عملکرد مطلوب […]

دنیای امروزی به معنای واقعی کلمه، دنیای مدیریت است. این گفته دال بر این است که نبود مدیریت در معنای مطلوب یا حداقل مناسب آن، می­ تواند هر عرصه­ای را به میدان آشفتگی و ناکارآمدی بکشاند. مدیریت شهری شهرها و در راس آن شوراها و شهردار، آیینه تمام ­نمای این بحث هستند که عملکرد مطلوب و دید همه­ جانبه آنها همراه با اعتقاد به حکم روایی شهری، می­تواند پایداری و توسعه را برای شهر و زیست­ پذیری مناسب را برای شهروندان فراهم نماید.

ساده ­ترین تعریفی که از حکمروایی شهری قابل بیان است در واقع، ارتباط مدیریت شهری با شهروندان و دخالت دادن آنان در جوانب مختلف مدیریت شهر است. این تعریف کوتاه، نمایانگر انتظاراتی است که یک شهروند از مدیریت شهری دارد. با نگاهی به مدیریت شهری کشورهای توسعه­ یافته، مشخص می­ شود که بیشترین تاکید این جوامع بر حکمروایی شهری یعنی دخالت دادن شهروندان با سلایق متفاوت و بهره ­گیری از نخبگان در تفکرات، برنامه­ ها و پروژه­های شهری است. با مروری کوتاه بر شاخص­های حکمروایی شهری، به سراغ مدیریت شهری پیرانشهر و در راس آن شهرداری می­رویم:

مشارکت: مشارکت شهروندان و نخبگان شهری در برنامه­ریزی، تصمیم­سازی و تصمیم­ گیری، نظارت اهالی شهر بر تصمیم­گیریهای شهری، تسهیل مداخله شهروندان در روند توسعه شهر، اتاق فکر و مشورت با شهروندان و نخبگان شهر و … .
پاسخگویی: برگزاری جلسات عمومی برای تشریح اقدامات و در جریان قراردادن شهروندان، پاسخ قانع­کننده مدیران شهر به شهروندان، نبود فعالیت­های خودسر و بی­مسئولیت، سازماندهی شیوه اجرای پاسخگویی و … .
مسئولیت­ پذیری: شایستگی مدیران شهر در پذیرش مسئولیت، اعتراف مدیران شهر به اشتباهات خود، تمرکززدایی، عدم عدول از اختیارات تفویض شده، واگذاری مسئولیت به افراد باتوان­تر، پیگیری تحقق طرح­های در دست اجرا و … .
قانونمندی: تأثیر گذاری گروه­ های صاحب نفوذ در تصمیم ­گیری­ های شهر، آگاهی و پایبندی مدیریت شهر به حقوق اهالی شهر، بی­ طرفی و برابری در برابر قانون، زد و بند در کارهای اداری مربوط به مدیریت شهر و … .
توافق جمعی: همسویی و همفکری مدیران و اهالی شهر، حمایت از منافع اکثریت طبقات اجتماعی، ایجاد سازوکاری برای مشورت بین شورا و شهرداری و شهروندان و … .
عدالت ­محوری: عدالت در توزیع عادلانه امکانات شهر، انجام طرح­های شهری در زمان تعیین شده، فراهم شدن حقوق شهروندی، عدالت در اجرا و … .
شفافیت: شفافیت در تصمیم ­گیری، شفافیت و صداقت در ارائه عملکرد، نظرخواهی از مردم نسبت به طرح­ها، کنترل و پایش عملکرد مدیران شهری، تصمیم­گیری­های آشکار و نهان مدیران شهری و … .

اثر بخشی­ کارایی: بهبود روشها و اقدامات بر اساس دانش جدید و با درنظر داشتن مشارکت مردم، استفاده از افراد باتجربه و دانش روز در فرایند برنامه­ها و تصمیم­گیری، کاهش هزینه­ها و ارتقای کیفیت خدمات، مؤثر بودن اقدامات برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، نحوه استفاده صحیح از منابع در دسترس و … .

ارزیابی مختصر این شاخص­ها در پیرانشهر می­تواند تصویر روشنی از وضعیت کنونی شهر ارائه دهد. با رجوع به تجربه نگارنده، پژوهشهای میدانی صورت گرفته در شهر[۱] و با نگاهی به دیدگاه نخبگان و شهروندان پیرانشهر، می­توان دریافت که پیرانشهر از بُعد شاخص­های مطرح شده وضعیت شکننده­ای دارد. با نگاهی به دوره اخیر مدیریت شهر و در راس آن شهردار، به جرات می­توان گفت که پیرانشهر از لحاظ عمرانی پسرفت داشته و قطار توسعه شهر از ریل خارج شده که نتیجه تاثیرپذیری مستقیم از ضعف حکمروایی شهر بوده است. این امر را می­توان مولود عواملی از قبیل بی­ اعتقادی مدیریت شورا و شهردار به مشارکت و دخالت دادن نخبگان و شهروندان به­عنوان صاحبان اصلی شهر در بطن برنامه­ریزی­ها و تصمیم­ گیریها، عدم اعتقاد به پاسخگویی در قبال شهروندان، تاثیر گروه­های ذینفع در انتخاب شهردار،

چشم­ پوشی بر ضعف و سستی شهرداری و شهردار از طرف اکثریت بدنه شورای شهر، وجود اختلاف در بدنه مدیریت شهری، بکارگیری نیروهای غیرمتخصص در پست­های تخصصی شهرداری، عدم آشنایی بیشتر شهروندان با وظایف مدیریت شهری و در نتیجه پایین بودن سطح خواست­های به­حق، عدم تاکید بر طرح­های کلیدی و پایدار برای شهر، دیدگاه مقطعی به روند مدیریت شهر و صرفا تا اتمام پست شورا و شهردار، عدم استفاده معقولانه از منابع و امکانات موجود، از دست دادن فرصتهای بالقوه در سطح شهر، عدم شفافیت در ارائه عملکرد شهرداری، عدم اعتقاد به بهبود روشها و اقدامات بر اساس دانش جدید، عدم تلاش برای بهبود سبک مدیریت شهر، عدم بهره­گیری از دانش متخصصین شهر برای کاهش هزینه­ ها و ارتقای کیفیت خدمات و در نهایت، عدم نظرخواهی از شهروندان و صاحبان شهر نسبت به برنامه­ های شهری.

 

با نگاهی به موارد ذکر شده و عملکرد مدیریت شهر پیرانشهر، می­توان بر این امر صحه گذاشت که حکمروایی شهری در این شهر جایگاهی ندارد؛ همانگونه که پژوهش­های میدانی نگارنده نقد حاضر، بر این گفته صحه می­گذارد. لازم به­ذکر است که هم در بدنه شورا و هم شهرداری، افراد دلسوز، باورمند و معتقد به حکمروایی نیز هستند لیکن ضرب­المثل معروف “یک دست، صدا ندارد” مصداق بارز مدیریت شهر در دوره­ای که طی شد، می­باشد و اقلیت معتقد راه به جایی نبرد. در نهایت، نگارنده معتقد است که بهبود حکمروایی شهری، بستر توسعه پیرانشهر را فراهم می­کند؛ لیکن به این امر نیز واقف است که حکمروایی شهری فرایندی است که باید نهادینه گردد و انتظار می­رود شورای شهر (ششمین دوره) و شهردار انتخابی آن، در این زمینه گام اساسی بردارند.

عبداله شیخی، دانشجوی دکتری تخصصی (PhD) جغرافیا و برنامه­ ریزی شهری، دانشگاه تهران

[۱] مقالات پژوهشی که در رابطه با مدیریت شهری پیرانشهر در مجلات پژوهشی معتبر به چاپ رسیده است