واقعیت قومیتها در دنیای امروز و جایگاه فرهنگ و قومیت کرد در ایران/ یادداشتی از فاتح کوردی

شاید اگر سیستم حاکمیت در یک کشور اراده کند که وظیفه و رسالت خود را در مدیریت کشوربخوبی انجام دهدقبل از هر چیز توسعه پایدار را باید اولویت خود قرار دهد. که مبنای هر توسعه در یک محدوده جغرافیایی امنیت پایدار است .  امنیت پایدار دارای چندین شاخصه بوده که یکی از اصلی ترین شاخصه […]

شاید اگر سیستم حاکمیت در یک کشور اراده کند که وظیفه و رسالت خود را در مدیریت کشوربخوبی انجام دهدقبل از هر چیز توسعه پایدار را باید اولویت خود قرار دهد. که مبنای هر توسعه در یک محدوده جغرافیایی امنیت پایدار است . 

امنیت پایدار دارای چندین شاخصه بوده که یکی از اصلی ترین شاخصه های آن بعد فرهنگی است . 

نوع نگرش به قومیت و به تبع آن فرهنگ از دید حاکمیت یکی از اصلیترین عوامل در تاثیر فرهنگ و قومیت در امنیت پایدار می باشد.

اگر به جامعه های غربی و به اصطلاح متمدن و پیشرفته امروز توجه کنیم در عین گذشته پر از جنگ و خونریزی که نمونه بارز آن جنگهای سی و سه ساله مذهبی و اول و دوم جهانی در اروپاست امروز با مدیریت و سیاستگذاریهای درست و بهره گیری از پتانسیل های فرهنگی و اقتصادی مهاجرانی که از فرهنگهای جهان سوم به این کشورها مهاجرت کرده اند در نهایت اشتراکات کمشان با کشورهای مهاجرپذیر، کمک شایانی به امنیت پایدار و به واسطه آن توسعه ای همه جانبه در این کشورها 

کرده اند.

 مدیریت فرهنگها و قومیتها امروز یکی از نکات ظریف در حاکمیت است که میتواند نوع برخورد صحیح، آن را به فرصتی مناسب برای امنیت و توسعه تبدیل کند که عدم برخورد صحیح نیز میتواند آن را به چالشی بزرگ برای حاکمیتها مبدّل نماید. 

شاید تفاوت اساسی در سیستمهای حاکمیتی و سیاسی کشورهای توسعه یافته که دارای دمکراسی هستند با کشورهای جهان سوم و در حالِ توسعه در اولویت و تعیین کنندگی قومیت و فرهنگ بر سیاست باشد. 

به واقعیت به رسمیت شناختن فرهنگهای متنوع موجود در کشورهای غربی حتی با اصالتی مهاجر ،تعلقی اجتناب ناپذیر در این فرهنگها نسبت به محدوده جغرافیایی زندگیشان ایجاد کرده و امروز فرهنگها و قومیت ها تاثیر گذارترین فاکتور در سیستم سیاسی بسیاری کشورهای غربی با رعایت مصالح کشورهای محل اقامتشان هستند. ولی در کشورهای جهان سوم و خاورمیانه این اولویتها متفاوت بوده و سیاست خود تصمیم گیرنده در حوزه قومیت و فرهنگهاست که در بسیاری موارد سیاستهای سلیقه ای همچو اقدام به همسان سازی فرهنگی وحذف واقعیت قومیت، مشکلات متعددی را در حوزه امنیت ایجاد کرده است . که دلیل اصلی آن را نیز میتوان عدم درک درست تصمیم گیرندگان از پتانسیل های تنوع قومیتی دانست.

 کشور ایران نیز با تنوع قومیتی فراوان از وجود فرهنگهای متنوع بی بهره نیست .

 قوم کرد نیز یکی از ساکنان اصلی ایران زمین با نژاد آریایی و جزء انکار ناپذیر این فرهنگ بزرگ است . وجود اشتراکات فرهنگی زیاد بین قوم کرد و سایر اقوام از جمله فارس همواره راه تعامل را در طول تاریخ هموار نموده که وجود کتابها و آثار فرهنگی بی نظیر از جمله ترجمه کتاب قانون توسط استاد نامدار کرد عبدالرحمن شرفکندی به فارسی موید این پیوستگی و پیوند دیرینه قومیتها و فرهنگها با قوم کرد است.

ولی با همه این اشتراکات بین قومیت و فرهنگ کردی با جامعه ایرانی و احساس تعلق به ایران زمین به عنوان ساکنان آریایی و اصلی این سرزمین، آنطور که انتظار میرود در طول چند دهه گذشته پیوستگی و ارتباطی عمیق بین این قوم اصیل و سیستم سیاسی حاکم ایجاد نشده که میتواند دلایلی روشنی داشته باشد .

با همه قدمهای برداشته شده همچو مجوزهای صادره برای نشریه های کردی و همایشهایی همچو تجلیل از نامداران کرد که امسال در سنندج برگزار شد اما همواره این ارتباط یک ارتباط پر فراز و نشیب و سینوسی و پر نوسان بوده است.

 این نوسانات هم در حوزه زمان و هم در محدوده جغرافیایی به خوبی در طول چند دهه گذشته قابل لمس میباشد. واگذاری بازار مهم اقتصادی اقلیم کردستان عراق به ترکیه با همه سوابق تاریخی و ارتباط نزدیک کردهای عراق با سیستم سیاسی ایران نشان از این عدم درک درست جایگاه قوم کرد دارد .

به نظر نگارنده فارغ از دلایل متعدد و کوچک و بزرگ، سه عامل از دلایل اصلی این واقعیت انکار ناپذیر است . 

۱.نخبگان :یکی از اصلیترین کانالها و عوامل پیوند بیشتر فرهنگها، نخبگان قومیتها هستند که متاسفانه در طول چند دهه گذشته همواره به جای ارتباط با نخبگان واقعی فرهنگی جامعه کرد تصمیم گیرندگان سعی در نخبه پروری و تحمیل آن به جامعه کرد کرده اند. نخبگانی که نه از دید جامعه فرهنگی و حتی عامه مردم کرد جایگاهی ندارند و این خود عاملی در بوجود آمدن این فاصله بوده است .

۲.تصمیم گیرندگان : بسیار در مورد وجود فضای امنیتی در کردستان صحبت شده که این شرایط در همه ابعاد اقتصادی ‌‌وفرهنگی به توسعه آن ضربه زده است . نبود مسئولین با توانایی علمی و دید فرهنگی مخصوصا در حوزه امنیتی و نظامی یکی دیگر از عوامل اصلی این فاصله و شکاف است . 

۳. محدودیت سمن ها و گروههای مردم نهاد : یکی از اصلی ترین فاکتورها در نهادینه کردن بسیاری امور فرهنگی و پیوند فرهنگها با حاکمیت، سمن ها هستند که متاسفانه محدودیت فعالیت این اهرم تاثیر گذار یکی از دلایل دیگر این شکاف و فاصله دور از انتظار ایجاد شده می باشد . 

اما به واقعیت برای اصلاح این مسیر تعامل و پیوند با نخبگان واقعی کرد و سعی در همراه نمودن این قشر تاثیر گذار از طرف حاکمیت، در اولویت قرار دادن معیار توانایی علمی و فرهنگی در انتصاب مدیران تصمیم گیر حتی در حوزه امنیتی و نظامی و همراه کردن بطن جامعه کرد از طریق ارتباط با سمنها قطعا میتواند این شکاف را به حداقل برساند . 

متاسفانه در طول چند دهه گذشته به علت عدم کالبد شکافی این موضوع از طرف دست اندرکاران از طرفی ابلاغ تصمیمات و سیاستهای ناشیانه و موضعی فقط باعث شده این گره کور باز شدنش سخت تر گردد .

نویسنده :فاتح کردی