مدیر شهر یا مدیر شهرداری

مدیر شهر یا مدیر شهرداری یادداشتی از عبدالرحمن ابراهیمی  پس از گذشت بیش از یک ماه از آغازِ فعالیت رسمی شورای دور پنجم و پایان پروسه انتخاب شهردار پیرانشهر به عنوان اولین وظیفه این نهاد مردمی که موافقان و مخالفانی در روند انتخاب و گزینه نهایی به دنبال داشت، اکنون انتظار می رود دیده ها […]

مدیر شهر یا مدیر شهرداری یادداشتی از عبدالرحمن ابراهیمی

 پس از گذشت بیش از یک ماه از آغازِ فعالیت رسمی شورای دور پنجم و پایان پروسه انتخاب شهردار پیرانشهر به عنوان اولین وظیفه این نهاد مردمی که موافقان و مخالفانی در روند انتخاب و گزینه نهایی به دنبال داشت، اکنون انتظار می رود دیده ها را شسته و پیرانشهر و مدیریت آن را از منظری نو نگریست. همچنین فارغ از عرف و روندهای معمول در انتخاب شهردار، باید اذعان داشت که شورای شهر از حق قانونی و غیرقابل انکار خود برای یک انتخاب آزاد استفاده کرد؛ هرچند شورای پیرانشهر در همه این مدت، مشورت و تبادل نظر را نیز در انتخاب گزینه نهاییِ متقاضی این پست، در راس برنامه خود داشته بود و شاید همین است که این انتخاب به کام برخی خوش نیامده لیکن چنانچه بخواهیم قانونمندانه رفتار کنیم، باید این انتخاب را ارج نهاده و به دور از اختلاف سلیقه ها و انتظارات و منافع شخصی و گروهی، در تغییر وضعیت شهر، دست در دست هم، حق شهروندی را به جا آورده تا شاید برای پیرانشهر و آبادانیش، طرحی نو در دراندازیم...
از این می گذرم که قصدم کش دادن به حرف و حدیثهای روند انتخاب شهردار نیست و به موضوع اصلی خواهم پرداخت:
✔️ شهردار و شهرداری‌ یک مفهوم نسبتاً مشترک در تمامی کشورها هستند اما بسته به نظام‌های تصمیم‌گیری سیاسی، وظایف و اختیارات متفاوتی دارند. شهرداری در واقع، سازمانی است محلی که مطابق با اصل عدم تمرکز اداری و به منظور اداره امور محلی از قبیل عمران و آبادانی در محدوده شهرها، بهداشت و رفاه ساکنان هر شهر، تاسیس شده است. به دیگر سخن، شهرداری را باید حکومت یا دولت محلی نامید که نه تمام وظایف حاکمیتی بلکه برخی از آنها را عهده‌دار می‌شود که بر اساس همان اصل تمرکززدایی اداری استوار است.
پر واضح است که اداره امور شهر بر عهده سازمان شهرداری بوده که شهردار در راس آن قرار دارد. در واقع، شهردار مطابق با قانون و نیز مصوبات شورای شهر، وظیفه اداره امور شهر را بر عهده دارد.
طبق ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها، اهم وظایف اداره شهرداری به شرح زیر است:

🔸 احداث خیابان‌ها و کوچه‌ها و میدان‌ها، باغ‌های عمومی و مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین وضع‌شده

🔸 تنظیف، نگهداری معابر و انهار (نهرها) عمومی و مجاری آب‌ها و فاضلاب و قنوات و تامین آب و روشنایی

🔸 برآورد و تنظیم بودجه و تنظیم پیشنهاد برنامه‌های ساختمانی و اجرای آنها پس از تصویب شورای شهر

🔸 ایجاد غسالخانه و گورستان و تهیه وسایل حمل اموات و مراقبت در انتظام آنها

🔸 احداث بناهای مورد نیاز عمومی مثل پارک‌ها و سرویس‌های بهداشتی عمومی

🔸 صدور پروانه کسب برای اصناف و پیشه‌وران

🔸 صدور پروانه ساخت برای ساختمان‌هایی که در سطح شهر ساخته می‌شوند.

🔸 پیشنهاد برقراری یا تغییر عوارض شهر

🔸 ساختمان و آسفالت کردن کوچه‌ها و معابر عمومی

نگاهی به بندهای فوق، نشان می‌دهد که در قانون شهرداری‌ها، شهردار نقش چندان پررنگی در امور حاکمیتی ندارد این در حالی است که موارد بالا را می توان در شهر کوچکی چون پیرانشهر به عنوان وظایف سازمانی که عهده‌دار امور شهری است قابل دفاع دانست؛ چراکه در شهرهای کوچک همانند کلانشهرها، موضوعات فوق دارای چنان پیچیدگی با بسیاری از امور حاکمیتی نیستند که موجبات تداخل وظایف و اختیارات را با سایر سازمان‌ها به وجود ‌آورند.
با این توصیف می توان اعتراف کرد که حجم اموری که شهرداری پیرانشهر با آن مواجه است، نسبتاً پایین بوده اما این بدان معنی نیست که خصوصیات یک شهردار کارآمد را نادیده گرفت و قطعاً شورا در انتخاب خود، ویژگی‌های علمی – تخصصی، تجربی و تعاملات با نهادهای قدرت را در جهت انجام درست وظایف شهردار و نیز تغییر در مدیریت شهری، مدنظر داشته است.

 امروزه، اهمیت شهرها از دو منظر قابل بررسی است: نخست به عنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم؛ و دوّم به مثابه اصلی ترین مولفه تاثیرگذار در اقتصاد ملی. بدیهی است که برنامه‌ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان در امور شهر می‌شود. بالعکس؛ شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط‌زیست خواهدشد.
بانک جهانی نیز مدیریت شهری را یک فعالیت شبه‌تجاری برای دولت‌ها می داند. بدین معنا که مدیریت شهری یعنی اداره امور یک شهر با کارایی بیشتر برای استفاده از منابع درون آن شهر. گاهی اوقات نیز مدیریت شهری را می توان به عنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاری‌های شهری تعریف کرد که همان علم اداره جامعه خواهدبود.
یک شهردار کارا، در درجه اول باید بتواند در دنیایی که رقابت حرف اول را می‌زند، با شناسایی نقاط ضعف و قوت شهر خود، مزایای رقابتی آن را بهبود بخشد. از این رهگذر است که یک شهر همچون پیرانشهر قادر خواهد بود نقطه اتکایی در شبکه ملی یا استانی شهرها برای خود دست و پا کند

و کارکرد خود را در نظام اقتصادی استان و حتی کشور ارتقا دهد. از این رو و با مد نظر قراردادن پیشینه شهرداری در پیرانشهر، انتظار می رود شهردار منتخب، خود را مدیر شهر بداند نه مدیر شهرداری. در واقع مدیر شهری، مسئول ارتقای قابلیت‌ها و توانمندی‌های شهر و ساکنان است در حالی که مدیر شهرداری، تنها یک مجری است و پاسخگویی آن تنها به محدوده نحوه عملکرد است و نه پیامدهای تصمیمات اتخاذه‌شده.

با توجه به وضعیت کنونی پیرانشهر، انتظار می‌رود ساختار شهرداری، با چشم پوشی از کارنامه دوره های قبل، با تعریف مدیریت شهر چیده شده و توقعات از آن، فراتر از این چیدمان نرفته و وظایف کنونی مدیریت شهری در چارچوب مواردی از قبیل برنامه‌ریزی، خدمات‌رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه‌های عمرانی و مانند آن باشد. هر چند جهت‌دهی فعالیت‌های شهری و ترسیم چشم‌انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار نیز نباید به فراموشی سپرده شود. براین اساس علاوه بر تخصص در حوزه مدیریت شهری، نیازمند روابط و تعاملات بسیار گسترده با سازمان‌های ملی و محلی نیز هستیم.

 با نظر به موارد فوق و در راستای برون رفت از وضعیت نه چندان مطلوب شهرستان پیرانشهر و رضایت شهروندان که با انتخاب شورا رای به تغییر در مدیریت شهر دادند، امید است شهردار منتخب از دو ویژگی تجربه و تخصص خود، با بهره گیری از اهل فن، استفاده نموده و مشخصه توان لابی‌گری را نیز به این دو خصیصه افزوده و پیرانشهر را که در مقایسه با شهرهای هم طراز، از پتانسیل های بیشتری در جهت پیشرفت، توسعه و آبادانی برخوردار است، به جایگاه اصلیش برساند.

 نکته دیگر؛ کارنامه عملکرد دوره های گذشته شورا، خصوصاً دوره چهارم، گویای این مدعا است که این شوراها در کاهش فساد اداری و مالی در شهرداری، چهره قابل قبولی از خود نشان نداده‌اند. از این‌رو، می توان انتخاب مردم در دور پنجم در درجه اول را در راستای تغییر در این وضعیت عنوان کرد. توجه به این نکته نیز ضروری است که هیچ‌کس در هیچ مقامی از ابتدا به اصطلاح دستش کج نبوده بلکه افراد با قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که ساختار سازمانی و سیستم نظارتی مطلوبی ندارند، رفته‌رفته دچار فساد می‌شوند. بنابراین، پاکدست‌ترین فرد هم اگر در راس یک سیستم فاسد که فساد در آن شکل سیستماتیک هم یافته است، قرار گیرد، به ناچار نه‌تنها قادر به کاهش فساد نیست بلکه خود این مدیر پاکدست هم دچار سقوط اخلاقی می‌شود. شرط لازم پاکدستی نیز انضباط مالی سخت و پرهیز از ادامه روندهای غلط گذشته در شهر‌فروشی برای تامین هزینه‌های اداره آن است. به این ترتیب، شهردار منتخب باید بر مدیریت مالی و اصلاح ساختار آن و نیز روش‌های کاهش هزینه اداره پیرانشهر، مسلط باشد یا لااقل، به متخصصان این حوزه باور داشته و دست آنها را برای خلق سیستمی که بار مالی شهر را کاهش دهد، باز بگذارد.

 سخن آخر: اکنون که روند انتخاب شهردار به پایان رسیده، از شورای اسلامی شهر انتظار می رود، ضمن نظارت بر عملکرد شهرداری، دست مدیر شهر را در چارچوب قانون و مصوبات شورا در مدیریت شهر باز گذاشته و اجازه دهند، شهردار منتخب به عنوان بازوی اجرایی شورا، شهر را مدیریت کرده نه اینکه شهردار را مدیریت کنند! و می طلبد وی را در راستای توسعه و پیشرفت هرچه بیشتر پیرانشهر یاری و حمایت نمایند….
با امید به خلق پیرانشهری نو در چارچوب قانون و مدیریتی نو
مدیر شهر یا مدیر شهرداری یادداشتی از عبدالرحمن ابراهیمی ۹۶/۰۷/۱۸