رفراندوم اقلیم کردستان عراق و بازیگران منطقه ای آن

رفراندوم اقلیم کردستان عراق و بازیگران منطقه ای آن نوشته فاتح کوردی بعد از حمله آمریکا به عراق توسط جورج بوش پسر که با سقوط حکومت صدام همراه بود. حکومتی که با نسل کشی کردها به پشتوانه همسویی اعراب و سکوت جامعه جهانی جنایات سنگینی را انجام داد، در شمال عراق منطقه خود گردانی به […]

رفراندوم اقلیم کردستان عراق و بازیگران منطقه ای آن نوشته فاتح کوردی

بعد از حمله آمریکا به عراق توسط جورج بوش پسر که با سقوط حکومت صدام همراه بود. حکومتی که با نسل کشی کردها به پشتوانه همسویی اعراب و سکوت جامعه جهانی جنایات سنگینی را انجام داد، در شمال عراق منطقه خود گردانی به نام اقلیم کردستان عراق تشکیل شد.
در اوایل کردها و سنی ها و اهل تشیع عراق به وساطت جامعه جهانی قدرت را در عراق تقسیم کردند و پست ریاست جمهوری به کردها ریاست پارلمان به اهل تسنن و نخست وزیری به اهل تشیع رسید.
در طول چند سال گذشته گاه اختلافاتی بین این سه ضلع قدرت در عراق بوجود آمده، اختلاف بر سر حاکمیت کرکوک بین حکومت اقلیم کردستان و حکومت مرکزی از آن جمله می باشد. ولی چندی قبل از به قدرت رسیدن داعش در موصل این اختلافات با عدم تأمین بودجه حکومت خود مختار کردستان شدت گرفت و این اختلافات با فروش مستقیم نفت توسط حکومت اقلیم کردستان به اوج خود رسید و در این اواخر با توجه به اختلافات بین حکومت مرکزی و اقلیم کردستان و خلاء قدرت در کشور گویا مسعود بارزانی رهبر اقلیم کردستان عراق نوای استقلال و برگزاری رفراندوم در سر دارد. ولی این تصمیم و اتفاق با توجه به وجود بازیگران داخلی در عراق و خارجی در منطقه و جهان تا چه حد امکان پذیر است جای سوال دارد؟
در چند روز گذشته دید و بازیدهای سران عراق و اقلیم کردستان و افراد سیاسی این کشورها از سفر جناب حیدر العبادی به عربستان، سیاست مدار کهنه کار مام جلال طالبانی به ایران و  مسعود بارزانی به اروپا نشان از اهمیت موضوع دارد.
امروز آمریکا در سیاستهای منطقه ای خود که بیشتر پایه اقتصادی و کسب منافع بیشتر در منطقه را دارد تصمیم به جلب رضایت کلیه شرکای منطقه ای گرفته و بیشتر در پی جلب رضایت اعراب حاشیه خلیج فارس است که این را میتوان در سخنان تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا این تاجر بزرگ نفتی با جمله خاورمیانه خانه دوم من است در ملاقاتش با امیر قطر به خوبی دید. هر چند در سیستم قدرت آمریکا و جناح محافظه کار این اشتیاق برای رفراندوم و استقلال اقلیم کردستان حد‏اقل به علت عدم همسویی با دولتهای جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق انکار ناپذیر است. این دوگانگی در سیاستمداران دولت آمریکا نشان از نظرات متفاوت شرکای منطقه ای و استراتژیک و حتی سنتی آمریکا در مورد این موضوع دارد.
اسرائیل با توجه به اختلافات فکری، عقیدتی و سیاسی که با سه کشور ایران و عراق و ترکیه دارد یکی از موافقان و حامیان اصلی این تصمیم و رفراندوم می باشد و در مواردی احتمال فشار بر دولت آمریکا برای حمایت از رفراندوم توسط لابی آی پک نیز محتمل است.
این رفراندوم با توجه به بافت قومیتی سوریه می تواند تاثیر مستقیمی بر آینده این کشور داشته باشد ولی نبود قدرت کافی در دولت سوریه و خلاء قدرت در این کشور نقش سوریه را در رفراندوم اقلیم کردستان عراق بی رنگ کرده است و بازیگر تأثیر گذاری نمی تواند باشد.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برعکس زمان صدام که در انفال اکراد همسو با دولت مرکزی عراق بودند با توجه به اختلافات سیاسی و فکری با دولت مرکزی عراق یکی از موافقین اصلی این رفراندوم برای فشار بر سوریه ،عراق و جمهوری اسلامی ایران و تا حدودی بخاطر اختلافات با قطر بر ترکیه هستند.
ترکیه هر چند مناطق کردنشین در جنوب خود دارد ولی مدتی است رهبرانش آن شدت و حدت قبل را برای مخالف با این موضوع ندارند و گمان می رود رهبران ترکیه با توجه به هزینه های حقوق بشری و نظامی چندین ساله در کردستان ترکیه که یکی از دلایل عدم پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپاست حتی با استقلال کردستان مخالف نباشند و اگر در مواردی هم اظهار نظراتی از سوی رهبران ترکیه می شود بیشتر شاید راضی نگه داشتن افکار داخلی ملی گرا و مخالف دولت در این کشور است. آقای اردوغان سعی میکند با همسوی نسبی با مسعود بارزانی و جلب رضایت آمریکا به اهداف خود در حفظ امنیت داخلی و فشار بر پ.ک.ک توسط حکومت اقلیم کردستان و خلع سلاح کردن یگانهای خلق در سوریه توسط آمریکا دست یابد. از طرفی گسترش روابط تجاری با اقلیم کردستان به عنوان یک شریک مقرون به صرفه اقتصادی برای ترکیه با توجه به نزدیکی زیاد به دریا و اروپا می تواند یکی از اهداف دیگر ترکیه باشد که این هماهنگی را در بهبود روابط با اسرائیل و اظهار امیدواری آقای تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا در ملاقات با رئیس جمهور ترکیه در بهبود روابط بین دو کشور می توان به خوبی لمس کرد.

ولی مخالفت نسبی اتحادیه اروپا شاید برای خیلی ها امروز تازگی دارد. امروز اتحادیه اروپا با توجه به ویرانی‏های برجامانده از جنگ عراق و سوریه و امضای برجام با ایران و از طرفی اختلافات زیادش با امریکا که در نشست سران جی بیست به خوبی مشهود بود سعی در جلب رضایت کشورهای مخالف رفراندوم از جمله ایران ، عراق و سوریه دارد تا بتوانند قراردادهای بزرگ اقتصادی و عمرانی را منعقد و از طرفی بازارهای تجاری منطقه را از چین پس بگیرند که عقد قراردادهای شرکت نفتی توتال با دولت آقای روحانی این موضوع را به خوبی نمایان می کند. هرچند به صورت سنتی لایه های قدرت در اروپا و اتاق های فکر سیاسی می توانند در پشت پرده موافق چنین رفراندومی باشند البته مسعود بارزانی با سفر چند روز پیش به اروپا نشان داد به خوبی واقف به جایگاه مهم اروپا در تصمیمات جهانی و فرا منطقه ای می باشد.
جمهوری اسلامی ایران با توجه به وضعیت با ثبات تر از سایر همسایگان و تاثیر مستقیم این تصمیم اقلیم کردستان عراق بر ایران با توجه به بافت قومیتی و همسایگی چند استان ایران با اقلیم کردستان یکی از مخالفان اصلی رفراندوم می تواند باشد قطعا هیچ وقت با این موضوع همسو نخواهد بود که سفر مام جلال طالبانی این چریک پیر و سیاستمدار کهنه کار و دعوتش از طرف دولت ایران با توجه به نزدیکی اتحادیه میهنی کردستان، نشان از ناخشنودی دولت ایران و تلاش در راستای راضی کردن مسئولین اقلیم در برگزار نکردن این رفراندوم دارد.
روسیه هرچند در تصمیات و تحولات منطقه از جمله در سوریه با دو کشور عراق و جمهوری اسلامی ایران همسو می باشد ولی حمایت خود را از انجام رفراندوم اعلام نموده است که می توان دلیلش را تلاش برای بازسازی جایگاه منطقه ای خود به عنوان یک ابر قدرت و جلب رضایت اعراب خلیج فارس و همسوی با آنها و گرفتن امتیازات اقتصادی دید، که از تلاش روسیه در وساطت بین عربستان و قطر نیز این موضوع تا حدی نمایان است. هرچند مردم و رهبران اقلیم کردستان عراق با توجه به سابقه تاریخی و گذشته روسیه واقف به تصمیمات دو سویه این کشور می باشند و میدانند نمیتوان به دید یک هم پیمان استراتژیک به روسیه نگاه کرد.
اما آنچه مهم است اگر به شرایط داخل اقلیم کردستان عراق بنگریم با همه اختلافات بین دو حزب اتحاد میهنی و تغییر ( گوران ) با رهبری اقلیم کردستان عراق و عدم همسویی با سیاستهای مسعود بارزانی امروز رفراندوم در بین عامه مردم اقلیم کردستان به عنوان یک خواسته کلی و عمومی درآمده و هیچ یک از احزاب مخالف با حکومت اقلیم توانایی مخالفت با آن را ندارند زیرا مخالفت با این تصمیم تاثیر مستقیم و منفی در جایگاه آنها در آینده سیاسیشان و جامعه کردستان خواهد داشت. از طرفی امروز تشتت در صف مخالفان رهبر اقلیم و دو دستگی بین اتحاد میهنی کردستان و حزب تغییر و به حاشیه کشیده شدن مام جلال طالبانی از قدرت با توجه به وضعیت جسمی نیز مزید بر علت برای تاثیر گذاری کمتر شده است.
اما واقعیت این است با توجه به شرایط موجود و اقبال عمومی مردم اقلیم و مصمم بودن مسعود بارزانی اجرای رفراندوم ظاهرا اجتناب ناپذیر است ولی آنچه مهم است عدم الزام‏آور بودن رفراندوم است که این، موقعیت مناسبی برای دولت مرکزی عراق و شخص آقای حیدرالعبادی است که بتواند با دادن امتیازات و اختیارات بیشتر و تامین بودجه اقلیم کردستان و حل مشکلات فی ما بین از جمله مناطق مورد مناقشه، این یک پارچگی جغرافیایی کنونی عراق را حفظ کند و یا حداقل استقلال اقلیم کردستان عراق را به تعویق اندازد.
رفراندوم اقلیم کردستان عراق و بازیگران منطقه ای آن نویسنده : فاتح کردی