خیابانی شبیه گورستان در پیرانشهر

پیرانشهر در جنوبی‌ترین نقطه استان آذربایجان غربی اگر چه ظرفیت های بسیاری در خود دارد اما از عجایب این شهر وجود خیابانی شبیه گورستان در مرکز شهر است. سیمای شهر پیرانشهر و طبیعت بکر و ناب این منطقه در جغرافیای پهناور ایران زمین کافیست تا در هر فصلی گردشگران و دوستداران طبیعت را بسوی خود […]

پیرانشهر در جنوبی‌ترین نقطه استان آذربایجان غربی اگر چه ظرفیت های بسیاری در خود دارد اما از عجایب این شهر وجود خیابانی شبیه گورستان در مرکز شهر است.
سیمای شهر پیرانشهر و طبیعت بکر و ناب این منطقه در جغرافیای پهناور ایران زمین کافیست تا در هر فصلی گردشگران و دوستداران طبیعت را بسوی خود فراخواند.
اما با گذری در داخل شهر و عبور از خیابان‌های پرترافیک این شهر که گاهاً سردرگمی و کلافگی رانندگان را بهمراه دارد به خیابانی در مرکز شهر می رسیم که نامش را خیابان “ملارضا” گذاشته‌اند.

ماموستا ملارضا شیخ رشیدی نام شخصیتی است که در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی در روستای “گرده سور” از توابع شهرستان پیرانشهر که همه بزرگانش، پیشکسوتان و بزرگمردان شرعیت و طریقت بودند چشم به جهان گشود  وی در جریان جنگ تحمیلی ۸ ساله و در یکی از روزهای سرد زمستانی سال ۱۳۶۵ در نزدیکی روستای “سیلوه” به شهادت رسید و اکنون خیابانی در شهر پیرانشهر بنام ایشان نام گذاری شده است.
با عبور از این خیابان و نگاهی به اکثر مغاذه‌های آن سنگ نوشته‌هایی را مشاهده می‌کنیم با عکسهایی که دیگر در کنار ما و در دنیای پرهیاهو و جنجالی این روزها زندگی نمی کنند.

اما چهره‌هایشان هر روز با رهگذران این خیابان سخن می گویند کسانی را می بینیم که تا چندی پیش گاهاً رهگذر این خیابان بودند اما امروز فقط تصویرشان در میان رقص گامهای‌ عابران خودنمایی می کند.
حکایت این خیابان و چهره‌های حک شده‌ بر قلب سرد سنگ قبرها که در جلوی بیشتر مغاذه‌های آن مشاهده می‌کنیم این خیابان را بیشتر بجای معرفی یک خیابان ویژه و تجاری به گورستانی شبیه کرده‌ است که می توان از بدو ورود به آن تا خروج از این خیابان شروع به فاتحه خوانی بکنی و برای تصاویر آشنای حک شده بر روی سنگها از خدای منان  طلب آموزش بکنی.

غروب سرد یکی از روزهای پائیزی در میان همهمه‌ی سرد بازار و شلوغی این خیابان پرترافیک مرکز شهر پیرانشهر، آرام آرام با دخترم “آرینا” که تنها ۹ سال سن دارد بسوی منزل گام برمیداشتم که نگاه معنی دارش به سنگهای قبر مغاذ‌ه‌های خیابان ملارضا و متعاقباً سوالات عجیبش مرا به جایی برد که تا آن لحظه هرگز بفکرم نرسیده بود و ناچار شدم تا دست به قلم بگیرم و برای چهره‌های حک شده‌ بر روی سنگ قبرها دلنوشته‌هایی بنویسم تا شاید توانسته باشم برای سوالهایش پاسخی داشته باشم.
“آرینا” با طرح این سوال که پدر چرا این خیابان شبیه خیابان‌های دیگر شهر نیست؟ چرا مردم عکسهای خود را به این مغاذه‌ها داده‌اند تا بر روی سنگهای زیبا اما عمدتاً سیاه نقاشی کنند؟
اصلاً چرا بعضی از عکسها اینچنین غمگین‌اند؟ و اینکه آیا انتخاب این عکسها بر عهده صاحب عکس بوده که برای این سنگها انتخاب کرده‌اند یا نه؟
آن لحظه نتوانستم پاسخ قانع کننده‌ای برایش پیدا کنم و به ناچار قلم تنها وسیله‌ای بود که برای پاسخ این سوال‌ها به سراغش رفتم.
شاید در نگاه اول این سوالات و پاسخ به آنها بسیار ساده به نظر برسند اما آنچه از لابلای این نگاه و سوالات “آرینا”ی ۹ ساله می‌توان به آن رسید این است که آیا هیچ مسئول مربوطه‌ای تا کنون به این مورد فکر کرده‌ است که وجود چنین سنگ قبرهایی با شعرها و نوشته‌های غمگین و تصاویر فوت شدگان از نظر روحی تا چه حدی می تواند تأثیر منفی و ناراحت کننده‌ای در اذهان عابران و بویژه کودکانی بگذارد که از این خیابان عبور می کنند؟

اگر هدف ما از بکار گیری ابزارهای مختلف سطح شهر و رنگ آمیزیهای مناسب همراه با امید بخشی در سطح جامعه باشد بدون شک برای کاسبان چنین خیابانی و تغییر موقعیت مکانی آنها تصمیمات بهتری اتخاذ می شد و جایگزین این همه سنگ قبر و تصاویر شهروندان فوت شده در خیابان “ملارضا” می‌توانست تصاویر دیگری باشد که ما را از دریای غم و اندوه تا حدودی دور و دورتر می کرد.
با نگاهی به تاریخ و بررسی برگهای آن درمی‌یابیم که خیابان‌های عجیب و غریبی در کشورمان و حتی در گوشه‌هایی از دنیا وجود دارند از جمله خیابان ولیعصر تهران بعنوان طویل‌ترین خیابان خاورمیانه، یا خیابان “ابنزر” اسکاتلند که با ۲ متر طول بعنوان کوتاه‌ترین خیابان جهان و یا خیابان “بالدوین” در نیوزیلند که با شیب ۳۵ درصد که بعنوان پرشیب ترین خیابان جهان شناخته شده است، را می توان با خیابان ملارضای پیرانشهر مقایسه کرد که با داشتن چندین سنگ قبر بهمراه تصاویر شهروندان فوت شده پیرانشهری رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است تا جائیکه این خیابان را بیشتر از اینکه بعنوان یک خیابان تجاری و لوکس در مرکز شهر پیرانشهر معرفی کند معرف گورستانی با تصاویر سرد و بی روح شهروندان است که بجای اینکه در حاشیه شهر قرار بگیرد در مرکز شهر خودنمایی می‌کند.
آقای ( رشیدی آذر) بعنوان حجار و خطاط با سابقه‌ی ۲۰ ساله در کار سنگ قبر با اشاره به به این موضوع که وجود مغاذه‌های حجاری و سنگ نوشته با تصاویر فوت شدگان در مرکز شهر هرگز نمی‌تواند تصویری زیبا از مرکز یک شهر را در اذهان عمومی بسازد اما به گفته ایشان تا کنون هیچ فرد یا مسئولی از هیچ نهاد یا سازمان ذیربطی به این موضوع اشاره نکرده است و هرکسی بنا به سلیقه شخصی خود در این خیابان و در این حرفه مشغول به فعالیت هست.
وی در ادامه عنوان کرد: معمولاً شهرداری و شورای شهر برای چنین اصنافی محلی را در نظر می‌گیرند که این موضوع در پیرانشهر هنوز نه مطرح شده است و نه قابلیت اجرایی به خود گرفته است.

(ابراهیم_ خ) یکی دیگر از افرادیست که سالهای زیادیست در این حرفه مشغول به کار است او هم معتقد است که می توان برای ادامه این شغل در محل مناسبتری انجام وطیفه کرد اما باید زیرساخت‌های آن فراهم باشد که معمولاً بهترین مکان برای انجام این شغل کنار آرامستانهای سطح شهر است چون معمولاً ما با مراجعینی سروکار داریم که یکی از بستگان نزدیک خود را از دست داده‌اند و در واقع ما با مردگان بیشتر ارتباط داریم تا با زنده‌ها.
وی بر این باور است که عکسها و جملات حک شده‌ برروی سنگها توسط مراجعه کنندگان انتخاب شده‌اند و مغاذه‌داران هیچ نقشی در انتخاب تصاویر و جملات ندارند و آنها تنها مجریان درخواست مشتریهای خود هستند.

با بررسی کامل موضوع درمی یابیم که واقعاً باید در تهیه نقشه مهندسی یک شهر به تمامی اصناف آن توجه ویژه ای شود و بنابر موقعیت مکانی و شلوغی نقاط مختلف شهر از نظر ازدحام جمعیت و ترافیک آن مشاغل سطح شهر تقسیم بندی و گذربندی شوند و بسیاری از مشاغل کنونی باید از نظر آلایندگی و مزاحم زا بودن بجای اینکه در مرکز شهر قرار گیرند به مناطق حاشیه‌ی شهر انتقال یابند تا دسترسی شهروندان نیز برای دست یابی به آنها نیز آسانتر باشد.
این طرح با تاکید بر انتقال صنوف بنگاه‌داران در پیرانشهر در حال اجراست که امیدواریم برای مشاغل خیابان ملارضا نیز جامه عمل به خود بگیرد اما آنچه تا کنون ملاحظه میکنیک این است که وجود چنین خیابانی آنهم در شهر تجاری مثل پیرانشهر که هر ساله مقصد بسیاری از گردشگران و بازرگانان داخلی و خارجی قرار می گیرد، نمی تواند پیامد خوشایندی همراه با آرامش برای عابراین این خیابان را بهمراه داشته باشد.