آموزش صحیح – زندگی با کیفیت/ به قلم، فاروق خاکزاد و محمدخالد صوفی محمودی

در حال حاضر ،دیدگاه آدمی نسبت به زندگی تغییرات چشمگیری یافته است ، به طوری که فقط حفظ زندگی به شکل معمول، مطلوب تلقی نمی شود؛ بلکه برای ارتقاء جنبه های مختلف کیفیت زندگی تلاش بسیار زیادی انجام می گیرد .سازمان بهداشت جهانی تعریف کیفیت زندگی را درک فرد از موقعیت خود در بافتی از […]

در حال حاضر ،دیدگاه آدمی نسبت به زندگی تغییرات چشمگیری یافته است ، به طوری که فقط حفظ زندگی به شکل معمول، مطلوب تلقی نمی شود؛ بلکه برای ارتقاء جنبه های مختلف کیفیت زندگی تلاش بسیار زیادی انجام می گیرد .سازمان بهداشت جهانی تعریف کیفیت زندگی را درک فرد از موقعیت خود در بافتی از نظام های فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدفها، انتظارات و استانداردها و علاقه مندی آنها می داند. در این نگاه کیفیت زندگی، مفهومی فراگیر است که سلامت جسمانی ، رشد شخصی ، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر می گیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است

شاخص های کیفیت زندگی به شرح ذیل می باشند:تولید ناخالص داخلی -توزیع درآمد در جامعه -اشتغال / بیکاری -طول عمر -استانداردهای آموزشی -مسکن استاندارد و کیفیت مسکن و امکانات رفاهی-آلودگی هوا -سطوح حمل و نقل و حمل و نقل-استانداردهای محیطی حیات وحش – آب آشامیدنی تمیز -آب و هوا -سرمایه گذاری اجتماعی 

از سال ۱۹۷۰ میلادی تاکنون، ارزشیابی کیفیت زندگی از یک موضوع کوچک به یک حوزه بزرگ علمی دانشگاهی تبدیل شده است به گونه ای که رشد فزاینده طراحی، انتخاب و بررسی های روان سنجی برای آزمودن کیفیت زندگی ملموس بوده است. با این که تحول در ساخت و مطالعات علمی ابزارهای کیفیت زندگی، نشانگر توجه به این متغیر مهم است ، ولی در ایران این موضوع به موازات پژوهشهای بین المللی ، مورد بررسی قرار نگرفته است. بررسی های انجام شده در فوریه سال جاری نشان می‌دهد که ایران در میان ۶۰ کشور مورد مطالعه از نظر شاخص کیفیت زندگی در جایگاه پنجاه و هشتم قرار گرفته است . اما در حالی ایران شاخص کیفیت زندگی در ایران برابر با ۴۳.۹۲ بود که این شاخص در کشوری همچون دانمارک در صدر این رده بندی قرار داشت ۱۹۸٫۹۲ اعلام شده است. برای مقایسه دقیق تر و درک موقعیت فعلی کشور لازم است بدانیم که کشور ژاپن در این رده بندی جایگاه سیزده، بریتانیا جایگاه هفده، امارات جایگاه بیست و یک و عربستان جایگاه ســی و یک را دارد. در فوریه سال جاری شاخص کیفیت زندگی در ترکیه برابر بــا ۱۲۶٫۴۲ بود در حالی که مالزی و اندونزی به ترتیب شــاخص ۱۱۶ و ۱۱۲ را داشــتند. روسیه پنجاه و یکمین کشور این فهرست بود و پاکستان در جایگاه ۵۳ قرار داشت.طبق این گزارش دو کشوری که در سطح پایین تری نسبت به ایران قرار داشتند کشورهای ویتنام و مصر بوده اند

حال که وضعیت فعلی همه ما در مقیاس جهانی مشخص شده است بر همه لازم است راهکاری برای برون رفت از این وضعیت تدارک ببینند. مسئولان در مقیاس کشوری اسنادی بالادستی و افق هایی را ترسیم کرده اند که هر از چند گاهی تمدید می شود و برنامه های پنج ساله ای که یکی پس از دیگری از راه می رسند ولی تغییر های مشاهده شده امواجی سینوسی دارند و در دورانی رو به رشد و در بازه های زمانی دیگر رو به افول هستند.اما ما به عنوان جامعه ای که در قبال تمام فراز و فرودهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در صف اول اثرپذیری هستیم برای این مشکل چه کرده ایم؟ آیا لازم است همیشه فرآیند های تغییر و اصلاح از بالا صورت گیرد؟ مگر نه این است که کنش های اجتماعی دو سویه اند و مردم نیز به اندازه سیاست گذاران در قبال اصلاح فرآیند ها مسئول اند؟

 با رجوع به تجربه های موفق جهانی می توان گفت هر زمانی کشوری در شاخصهای توسعه ای ، اقتصادی و انسانی پیشرفت چشمگیری داشته است یک طرف ماجرا همیشه #آموزش_صحیح بوده است. اما لازم است مولفه های آموزش صحیح را با هم مرور کنیم : ۱- رهبری و تسهیل یادگیری ۲ – مشارکت والدین ۳- سازگاری سازمانی ۴- محیط امن یادگیری ۵- تدریس موثر ۶ – ارتباط موثر با مدرسه 

با مرور مولفه های فوق می توان دریافت که بخش عظیمی از آموزش نه در مدرسه بلکه در محیط اجتماعی رخ می دهد و آموزش صرفا یادگیری محتوای کتب درسی نیست.به بیان دیگر در عصر جدید آموزش از نوشته ها و تصاویر داخل کتب درسی فراتر رفته و شناخت و تعامل با محیط پیرامون هدف غایی سواد آموزی است. ما به عنوان اولیا و کسانی که در بهترین بازه عمر فرزندان، زمان بسیاری را با آنان بسر می بریم لازم است برای تضمین زندگی باکیفیت در آینده برای میراث دارانمان در این حوزه مطالعات بیشتری داشته باشیم و خود را بروز نماییم.

با وجود تغییرات عمیقی که در شیوه ی زندگی جوامع امروزی رخ داده است که متاسفانه هنوز بسیاری از افراد در مواجهه با ناملایمات و مشکلات زندگی از روش‌های ناکارآمد و سنتی گذشته تربیتی خود استفاده می‌کنند. اگر در دوران زندگی تربیتی خود خشم و پرخاشگری از سوی بزرگ‌ترها راهکاری هر چند موقتی برای خاموش ساختن رفتارهای غلط و نامناسب به کار گرفته شده است، علیرغم اشراف کامل به غلط بودن این شیوه ی تربیتی، هنوز بر سر فرزندان خود فریاد می‌زنیم و با رفتاری غیرانسانی که بیشتر برخاسته از طبیعت غریزی ماست سعی در خاموش سازی رفتارهای به اصطلاح غلط خود، فرزندان و حتی اطرافیان‌مان داریم. چرا چنین شیوه‌ای اتخاذ می‌شود و ما را بیش از پیش آسیب‌پذیرتر می‌سازد؟ سوالی است که «فقدان #آموزش_صحیح » به نظر پاسخ نسبتا مناسبی برای آن است.

جک لندن گفته است درست ترین عملکرد انسان زندگی کردن است نه وجود داشتن خیلی وقت ها اجازه می دهیم زندگی هر طور که دوست دارد بگذرد هر چه که برایمان پیش می آید را می پذیریم وامروزمان تفاوتی با دیروزمان ندارد .این نسبتا طبیعی وراحت به نظر می رسد .به جز ندای همیشگی که در مغزتان می گوید وقتش رسید تغییر ایجاد کنی وبرای ایجاد تغییر باید به مهارت های زندگی شامل خودآگاهی ،تفکر خلاق ،حل مساله،مهارت بین فردی ، مهارت های ارتباطی ،کنترل استرس ،همدلی ،تصمیم گیری وکنترل هیجانات منفی آشنایی داشته باشیم وبا آموزش صحیح این مهارت ها می توان به ارتقا بهداشت روان وپیشگیری اولیه وتوانمند کردن افراد و انطباق با تغییرات زندگی دست یافت .