نگاهی جامعه‌شناختی‌راهگشا و سیاستگذارانه به رسانه‌های محلی مناطق مرزنشین

نگاهی جامعه‌شناختی‌راهگشا و سیاستگذارانه به رسانه‌های محلی مناطق مرزنشین تحلیل موردی رسانه‌ی «پیرانشارروداو» بمناسب سالگرد تاسیس پیرانشهر رووداو و ۵۰ هزاری شدن دنبال کنندگان در صفحه اینستاگرامش کامل دلپسند دکتری‌جامعەشناسی‌توسعه؛ پژوهشگرمرز و توسعە‌منطقه‌ای ابتدا قبل از هرچیز فرصت را غنیمت شمرده؛ خداوند را شاکرم که بعداز یک ماه بیماری سخت کرونا عمر دوباره بخشیدلذا حسب […]

نگاهی جامعه‌شناختی‌راهگشا و سیاستگذارانه به رسانه‌های محلی مناطق مرزنشین

تحلیل موردی رسانه‌ی «پیرانشارروداو» بمناسب سالگرد تاسیس پیرانشهر رووداو و ۵۰ هزاری شدن دنبال کنندگان در صفحه اینستاگرامش

کامل دلپسند دکتری‌جامعەشناسی‌توسعه؛ پژوهشگرمرز و توسعە‌منطقه‌ای

ابتدا قبل از هرچیز فرصت را غنیمت شمرده؛ خداوند را شاکرم که بعداز یک ماه بیماری سخت کرونا عمر دوباره بخشیدلذا حسب وظیفه قلبا از تمام هموطنانم در هرکجای این زمین خالی و خصوصاٌ همشهریان تشکر کنم که از طرق مختلف پیام، کامنت و تماس کرونا با همراهی قلبیشان در کلان، نویدبخش و روحیه بخش ارزشمندی وجودیتم و انگیزه برای این اجتماع بوده

امروز «“پیرانشهرروداو» » روداو به عدد ۵۰ هزار دنبال کننده رسید؛در طی یکسام و نیم همکاری محتوایی دغدغه‌های فردی‌برایی تغییر نگاه به مناطق مرزی چه از سمت مسئولین چه نخبگان و چه مردم برای اشاعه دیدگاهم الحق و الانصاف بدون هیچ چشمداشت مالی؛ و تنها به عنوان دغدغه‌مندی محلی با تخصص جامعه شناسی و پژوهشگر مسائل اجتماعی و اقتصادی و مرزی تسهیلگر امر بوده است؛ انتشار بیش ۸۰ مطلب در کانال تلگرامی موید این مطلب است. لذا هم تشکر می‌کنم و هم تبریک به برای این رویداد محلی و هم انتظارام از این رسانه نه برای خودم بلکه برای جامعه‌ی محلی و شهروندانش بیشتر است.

مستحضرید پیرانشهر روداو تقریبا ۵۰ درصد جمعیت کل شهرستان؛ امروز مخاطبش هستند و رسالتش مسئولیت اجتماعی‌ایش دوچندان، به همین خاطر به عنوان شهروندی مرزنشین مرکزنشین که همچنان دغدغه محلی این منطقه مرزی را دارد چند نکته‌ای را جهت فعالت موثرترو پایدارتر در راستای توسعه انسان محور و متوازن منطقه‌ای عرض می‌کنم.

دو نکته حائز اهمیت است اول اینکه این رسانه در چهارچوب قانون جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کند به همین علت انتظارات ما از رسانه باید در چهارچوب قانون اسلاسی نظام جمهوری اسلامی ایران باشد؛ لذا معقولیت و انتظارات مخاطبین و رسانه حداقل مراعات دوطرفه است، در هر نظام سیاسی با هر رویکرد سیاستی هم رسانه‌ها و مردم تابع سیاست های کلی نظام ملی هستند. داستان رسانه‌های آزاد حدیث دیگری است که در این مقال نمی‌گنجد.

نکته دوم اینکه به هیچ عنوان رسانه حق وابستگی سیاست به دولت های متغیر در نظام و کارگزارانشان در هر دوره سیاسی را ندارد؛ اگر داعیه اثرگذاری و مردمی بودن دارد. دولت های اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب یا معتدل همه در راستای سیاست‌های کلی نظام عمل می‌کنند ولی متغیرند. ولی رسانه‌ای‌ ماندگار، شایسته نیست که بادی به هر جهت باشد، باید مدافع حقوق مشروعه شهروندان باشد که مسئولیت «پیرانشهرروداو» دوچندان است که باید صدای مرزنشین دور از مرکز باشد. مرزنشینانی که با خون شهدای منطقه‌ی‌ مرزنشینی خود؛ این منطقه را در دفاع از جان و ناموس و وطنمان رنگین و ماندگار کرده‌اند.

سوم اینکه «رسانه» باید چند مطالبه جدی را در عملکرد خود پیگیری کند؛لازم است که صدای زنان و جوانان این مرز و بوم باشد؛ زنان جوانانی که در مناطق مرزی؛ امروز قربانی بزرگترین آسیب های اجتماعی و فرهنگی هستند؛ آسیب های اجتماعی که پیامد مستقیم و غیرمستقیم فعالیت چند کارگزار نابجای این مناطق است:

اول تخریب جامعه محلی توسط نوکیسیگان مرزی از طریق رشد مصرف گرایی کاذب، فخر تشخص کاذب اجتماعی گروه ؛رفتارهای شهروندان مرکزنشین منفعت فردی نو کیسه‌ای است که نگاهشان به مرز صرفا ابزاری و پرکردن جیب خودشان و تخریب کردن فرهنگ بومی محلی است که فرهنگ اصلی‌اش که مبتنی بر اعتماد، سرمایه اجتماعی و فرهنگی است

دوم بی تفاوتی اجتماعی همه گیر موجود در مناطق مرزی که اگر چه در کل ایران چنین وضعیتی حاکم است، ولی جوامع محلی به جهت همین وجود اعتماد، سرمایه اجتماعی و فرهنگی نگرانی در مورد روند و رویه ها بیشتر است.

اینجاست که برونداد آسیب های خانوادگی؛خیانت های خانوادگی گسترده و روابط پیش از ازدواج بسیار ناسالم و کشتن روانی همه ی این سرمایه های انسانی محلی است. پیرانشر رودوار باید صدای این آسیب هیا اجتماعی منطقه مرزی باشد و آگاه کننده جوانان و زنان در راستای کاهش آسیب های اجتماعی درمنطقه باشد، مشاهدات میدانی و گفتگوهای محلی با جوانان خبر از این می‌دهد که زیر پوست این شهر رنگین شده با ساختمان های بلند دارد، فرد و خانواده و جامعه می‌پوسد، چه رسانه‌ای باید صدای این وضعیت باشد،پیرانشهر رووداو

بنا به روایت جامعه شناسی همه این مسائل اجتماعی راه‌حل‌های اجتماعی مبتنی بر گفتگوهای اجتماعی در بستر افکار جمعی و با رشد آگاهی با ابزار رسانه را می‌طلبد.

چهارمین نکته پیرانشهرروداو باید صدای مردم آسیب‌پذیر،صدای مظلومان و کارگران و فرودستان باشد؛ نه اینکه بنیاد شکل گیری این نظام حکومتی بر حمایت از مظلومان و فرودستان و کارگران شکل گرفته است. رسانه پیرانشهر رودوا باید رسانه ی چنین نگاه حمایتی در راستای سیاست کلی نظام باشد.مضلومانی که عمدتاً ابزار رشد نوکیسگان مرزی غیرمتعهد به توسعه منطقه باشد، وگر سرمایه داری عزیری وجود دارند که می‌توان تلاششان را در انجمن های خیریه محلی دید، ولی این مظلومای برای شنیده شدن صدایی ناله شان، صدایی وجود ندارد؛ رسانه محلی باید صدای طردشدگان شدگان اقتصادی فرهنگی و اجتماعی مناطق پرتغییر مرزی باشد البته که این صدا همراهی کارشناسان و متخصصین محلی که همواره ما گفته می‌شود که این منطقه بدون صاحب است ؛ حقیقت این است که منطقه پر از متخصصین، دانشمندان، دانشجویان و جوانان و دختران و پسران امیدواری است که نگاه شان بهبود کیفتیت زندگی منطقه مرزی است، مملو از سرمایه های انسانی دیده نشده، یا طرد شده

آیا رسانه پیرانشهر روداو صدایشان هست؟

پنجمین نکته رسانه نباید ابزار سیاست مداران گذرای محلی باشد؛ یک سیاست کلی منطقه مرزی فصل الخطاب است و آن بهبود کیفیت زندگی مرزنشنان مبتنی بر عزت و احترام شهروندی و نگاه انسان محورانه به پاس تمام فرایند تاریخی توسعه و شکل گیری منطقه؛ رسانه نباید به جهت وابستگی‌های مالی صدای قدرت های سیاسی گذراباشد

رسانه محلی زمانی موفق خواهد بود که صدای مردم؛مرز؛ توسعه، فرهنگ انسانی و زندگی سالم مرزنشیان باشد؛ حداکثری از رفاه و معیشت؛با نهایت احترام در کمال انسانیت برابری چون حقیقتا استحقاقش را دارند

ششمین نکته؛ اینکه رسانه پیرانشهر روداو باید ابزار رسانه‌ای نمایش توانمندیهای منطقه مرز نشین در همه ابعاد گردشگری، طبیعت گردی، تولیدات ارگانیک محلی ، بازارچه محلی با کالای قابل اعتماد به نه تنها به مرکزنشیان بلکه به کل ایران و جهان در راستای توسعه اقتصاد محلی پایدار باشد، نه اقتصاد ناپایدار مقطعی مبتنی بر کاسبکاری مرزی، که عمدتاً برچسب منفی غیرقانونی قاچاق کالا دارد، ما گریزی دگر نداریم جز اینکه سیاست کلی مستقر مناطق مرزی تزریق سرمایه و گردش سرمایه مناطق پیرامونی در بستر پایداری ساختار منطقه مرزی از طریق رشد اقتصاد محلی داشته باشیم.

هفتمین نکته اگر رسانه با پشتیبانی علمی سرمایه اجتماعی و فرهنگی سرمایه انسانی محلی در هر تخصص می‌تواند کارگزاری جدی در بهبود وضعیت معیشت مردم و در انتقاد به جا از سیاست های بالا به پایین مناطق مرزی در راستای گسترش سیاست های پایین به بالای اقتصاد محلی اقتصادی و رفاهی منطقه باشد با این اوصاف می‌توان گفت رسانه بودا تمام تلاش خود را برای فعالیت حرفه‌ای و فعالیت درست در منطقه انجام می‌دهد امیدوارم که همچنان این رسانه بدون چالش‌های جدی به فعالیت خود ادامه دهد گذری هم غیر از این نیست که رسانه باید در مناطق باشد با توجه به وضعیت منطقه‌ای صدای مرزنشینان تعیین شده از مرکز باشد

ارادتمند کامل دلپسند