در این روزهای پرحادثه؛ هدف را گم نکنیم/ یادداشتی از دکتر شفیع بهرامیان دکترای علوم ارتباطات

انتخابات همیشه آبستن حوادث ریزودرشتی است که معمولاً کسی قدرت پیش‌بینی قطعی همه فراز و فرودهای آن را نداشته و ندارد. این امر در جوامع جهان سوم که معمولاً احزاب واقعی در آنها شکل نگرفته و مردم بیشتر بجای توجه به برنامه‌های مدون تشکیلاتی و حزبی، به افراد و اشخاص رأی می‌دهند، به‌شکل مضاعف‌تری قابل‌مشاهده […]

انتخابات همیشه آبستن حوادث ریزودرشتی است که معمولاً کسی قدرت پیش‌بینی قطعی همه فراز و فرودهای آن را نداشته و ندارد. این امر در جوامع جهان سوم که معمولاً احزاب واقعی در آنها شکل نگرفته و مردم بیشتر بجای توجه به برنامه‌های مدون تشکیلاتی و حزبی، به افراد و اشخاص رأی می‌دهند، به‌شکل مضاعف‌تری قابل‌مشاهده است.

براین اساس کسانی که در عرضه انتخابات به‌عنوان فعالان و کنشگران مدنی، فعالیت دارند باید ضمن پذیرش این قاعده کلی و غیرقابل‌پیش‌بینی بودن رویدادها و حوادث انتخاباتی، به‌لحاظ روحی و روانی و همچنین در کسوت یک لیدر و رهبر جمعی، همواره برای روبرو شدن با هرگونه پیشامدی، آمادگی لازم و نقشه و پلان از قبل طراحی‌شده را داشته باشند تا اسیر گردبادهای ناشی از برخی اتفاقات غیرمنتظره، نشوند.

مشکلی که معمولاً در جوامع جهان سوم در بحث انتخابات بروز و ظهور می‌یابد وابستگی روحی و روانی مردم و شهروندان به افراد مشخص و حقیقی است؛ به‌نوعی که تمام کنش و تلاش خویش را منوط به حضور و وجود یک فرد خاص- که معمولاً دارای ویژگی‌های برجسته‌تری به نسبت سایرین است – می‌دانند و برای سایر سناریوها و پیشامدها، هیچ آمادگی ذهنی و روانی نداشته و ندارند.

به‌عبارتی این مردمان که با امید به ایجاد و توسعه بستری دموکراتیک و مردم‌سالار به‌دنبال تفویض اقتدار خویش به‌عنوان یک شهروند از طریق صندوق رأی به یک فرد کاریزما و برجسته مدنظر خویش هستند- فارغ از برنامه‌ها و شرایط سیاسی و اجتماعی موجود- برای پیشامدهایی چون سردی روند کلی انتخابات و عدم امکان حضور حداکثری مردم در پای صندوق‌های رأی و همچنین بروز هر مشکلی برای کاندیدا و شخص مدنظر، هیچ آمادگی قبلی نداشته و ندارند!

حتی گاهی مشاهده شده که برخی از افراد، حضور خود و هوادارانشان را در آوردگاه انتخابات، منوط به حضور نهایی تک کاندیدای مدنظر خویش در رقابت‌ها می‌دانند؛ امری که برای برخی مناطق این استان، بسیار خطرناک و مشکل‌ساز است!

براین اساس، وظیفه کنش‌گران و فعالان مدنی و رسانه‌ای است تا ضمن فرهنگ‌سازی گذار از «قهرمان‌محوری» به سمت «برنامه‌محوری»، بسترها و حوزه‌های عمومی جامعه را برای مواجهه با هر رویدادی که می‌تواند منافع عمومی مردم و شهروندان را در منطقه با خطر روبرو سازد آماده نموده و برنامه و انسجام لازم را برای جلوگیری از سردرگمی و آشفتگی جامعه در شرایط پیش‌بینی‌نشده و بحرانی پیشا انتخاباتی داشته باشند.

 به‌عبارتی اگر آن‌کس که ما می‌خواهیم و وی را شایسته برای انتخاب شدن می‌دانیم به‌هر دلیلی امکان حضور در رقابت نهایی را نیافت، بتوانیم به‌سرعت، با مدیریت صحیح افکار عمومی، از دلسردی و ناامیدی اجتماعی حاصل از این ناکامی‌ها جلوگیری نموده و به‌شکلی سریع و صحیح، مردمان خویش را برای مشارکت در سرنوشت‌شان، دوباره سامان‌ و سازمان‌دهی نماییم.

فراموش نکنیم که در برخی مناطق، این فقط صندوق‌های رأی انتخابات مجلس است که می‌تواند حافظ و نگاهدار مطالبات، حقایق و تاریخ و هویت مردم باشد و باید از این فرصت، به‌نحوی شایسته و درخور استفاده نمود. چراکه تنها مجرای واقعی رسانش صدای مردم آن سامان به پایتخت و حاکمیت، همین کرسی سبز مجلس است و لاغیر