“کسی را اژدها فرض نکنیم”/ نوشته ای از هیمن آلانی

زمانی کە کلاس های ابتدایی بودم ، برای اردوی دانش آموزی ما را هر سالە بە سد کوچک بالای روستامون می بردند اون وقت ها فکر می کردم ما در روستامون بزرگترین دریای جهان را داریم. خوب یادم است ، وقتی لاک پشت هایی کە روی سنگ ها زیر آفتاب داشتند استراحت می کردند را […]

زمانی کە کلاس های ابتدایی بودم ، برای اردوی دانش آموزی ما را هر سالە بە سد کوچک بالای روستامون می بردند
اون وقت ها فکر می کردم ما در روستامون بزرگترین دریای جهان را داریم.
خوب یادم است ، وقتی لاک پشت هایی کە روی سنگ ها زیر آفتاب داشتند استراحت می کردند را بیدار می کردیم و توی آب شیرجە می زدند، برای خودمان کیف می کردیم.
بعد چند سال این سد بە دلیل کم آبی خشک شد ولی این چند سال اخیر بە شکر خدا و باران های مداوم در این منطقە ، چشمە ها زندە و سد پر آب شدە است.
پارسال همین موقە بود کە با چندتا از دوستانم برای تفریح بە آنجا رفتیم،ماهی های رنگارنگ و زیبا در آنجا خیلی زندگی زیبا و دیدنی داشتند.آدم دلش باز می شد و دوست داشت ساعت ها کنار سد بنشیند و برای خودش بە زیبایی ها فکر کند.
چند روز قبل با سینەای اندوهگین بخاطر اتفاق های غیر منتظرەای کە برایم افتادە بودند بە روستامون برگشتم.
بچەها از اتفاقی عجیب صحبت می کردند.
می گفتند ماری بسیار بزرگ داخل برکە پیدا شدە کە اندازەاش خیلی بزرگ است و دارد از ماهی ها تغذیە می کند.
امروز رفتم کنار برکە،البتە از همان کودکی هم برکە بودە و من آن را بزرگ می دیدم.
کنار ساحل آرامش نشستم و سیگاری روشن کردم ، خیلی ساکت و کور بود،هیچ حرکت و رقصی از آن ماهی های رنگارنگ و زیبا نبود.دلم بیشتر تنگ شد،برکە را دوری زدم و خیلی بە ندرت ماهی ها را می دیدم.
داشتم فکر می کردم کە این مار بزرگ این چند سال کجا بودە؟
فکر می کنم پارسال یکی از همان ماهی های کوچک و ناز بودە و بعد ماهی ها کم کم بە آن توجە کردەاند.
و توجە و توجە و توجە…
تا اینکە این ماهی کوچک بە اژدهایی تبدیل شدە است.
و بعدش چی؟
دیگر این اژدهای ترسناک و بزرگ شروع کردە بە خوردن ماهی ها.
می خواهم این را بگویم
ما در زندگی خودمان،کسانی را بزرگ می کنیم و همە جا بزرگ جلوە می دهیم
تا اینکە بە اژدهایی تبدیل می شود و از قضا اولین نفر ما را می خورد.
هیچ کس را بزرگ نکنیم.
و من دارم فکر می کنم هیچ کس از خودِ من بزرگتر نیست
و من هم از هیچ کس بزرگتر نیستم.
اگر کسی یک معمار خوب است
من یک نویسندە خوب هستم
اگر کسی پزشک خوب است
من کشاورزی موفق می توانم باشم.
پس هیچ کس بزرگ نیست و یاد بگیریم کسی را بزرگ جلوە ندیم تا ما را بخورد.
من چندبار این کار را کردەام و خوردە شدەام و پشیمانم.
این ها تجربەی من از زندگی ام است.
تمام انسان ها قابل احترام هستند و هر کسی در قالب خودش یک شخصیت محترمی دارد و دوستش دارد.
سعی کنیم کسی را اژدها نکنیم و کسی را هم ماهی خوراکی خودمان نپنداریم.
امیدوارم هیچ وقت خوردە نشوید.

هیمن آلانی