“شنیدهایم میشود کسانی را که در خواب هستند بیدار کرد ولی کسانی را که خود را به خواب زدهاند، نمیتوان بیدار کرد.”
انتشار : خرداد 28, 1398 - ۲۱:۰۰
کد خبر : 3910
مشاهده : 385
یادداشتی از “مصطفی اقبال” در واکنش به آتش سوزی تریلی حامل روغن در مرز تمرچین پیرانشهر
“شنیدهایم میشود کسانی را که در خواب هستند بیدار کرد ولی کسانی را که خود را به خواب زدهاند، نمیتوان بیدار کرد.”
مرز همواره یک شمشیر دولبه برای توسعه به شمار میرود که استفاده از ظرفیتهای مرز برای توسعه وابسته به مدیریت صحیح آن است.
برای مثال میتوان نمونههای فراوانی را در نقاط مختلف داخل و خارج کشور مطرح کرد که گاها مرز تبدیل به یک ابزار توسعهای شده و گاها تبدیل به تهدیدی برای مرزنشینان شده است.
پیرانشهر نیز نمونهای است که میتواند در این موضوع مورد بحث قرار گیرد. برای مشخص شدن نقش مرز در پیرانشهر کافی است پیرانشهر را با گذشته مقایسه کرد. در طی ۴۰ سال گذشته پیرانشهر از مرز جنگ ۸ساله را تجربه کرده است که طی آن شهر بارها بمباران و ویران شد و بخش عمده سرمایه پیرانشهر یا از این شهرستان فرار کرد و یا صرف بازسازی ویرانیها شد و کمترین سرمایهگذاریها در این شهرستان انجام شد. همچنین به دلیل ۸ سال جنگ کمترین فعالیت عمرانی در منطقه انجام شد و ضمن عقب افتادگی شهرستان در این ۸ سال، عقب افتادگی مضاعفی نیز در خصوص جاماندن از توسعه و ایجاد زیرساختها و سرمایهگذاری در این شهرستان رُخ داد.
نقطه عطف تاثیر مرز در پیرانشهر با ایجاد معابر کولبری و بازارچه رقم خورد که متاسفانه به دلیل سومدیریت آن زمان و حتی بعضا کارشکنیهای انجام گرفته از سوی برخی بدخواهان، این ظرفیت عظیم نتوانست آنچنان که باید در توسعه شهرستان نقش ایفا کند و متاسفانه تبدیل به یک عامل آسیبزای جدی در پیرانشهر شد. آسیبهایی از قبیل مهاجرت مهاجران ناشناس از شهرهای مختلف، حاشیه نشینی و نابودی بافت شهری پیرانشهر، آسیبهای اجتماعی ناشی از تنوع تیپهای اجتماعی در شهرستان و عدم یکپارچگی جامعه شهرستان برای برخورد با آسیبهای اجتماعی و بیتفاوتی این قشر نسبت به پیرانشهر، افزایش تردد در جاده.ها بدون تقویت زیرساختها که منجر به بروز تصادفات گسترده و فوت بسیاری از همشهریان شد، گرایش قشر نوجوان و مدرسهای شهرستان به مرز و مبادلات مرزی به جای مدرسه و دانشگاه، هجوم باندهای فساد متصل به قدرت به مرز که صرفا بدنبال تاراج منابع مرزی بودند و دهها مورد دیگر که همگی از عواید منفی مرز برای پیرانشهر بودهاند و در مقابل آن سرمایههای بدون پشتوانه و یک شبه برای تعداد اندکی از همشهریان که این ثروتهای یک شبه خود به یکچالش و آسیب اجتماعی تبدیل شده است.
همگی موارد فوق میتوانست دارای نتایج مثبت شود و موجب گردد پیرانشهر تبدیل به یک مرکز اقتصادی در منطقه شود چراکه مهمترینگذرگاه مرزی کشور به اقلیم کردستان به شمار میرود. اما همانطور که اشاره شد مدیریت کارآمد و دلسوز است که میتواند از این شمشیر دولبه در راستای اهداف توسعهگرا استفاده کند که متاسفانه تاکنون مسوولان مرز تمرچین پیرانشهر هیچ اقدامی از خود نشان ندادهاند که مردم ذرهای احساس تاثیر این مرز را در پیرانشهر احساس کنند.
متاسفانه حضور مسوولان غیربومی گمرک تمرچین باعث شده که مسوولان این بخش، پیرانشهر را تنها به عنوان یک گذرگاه و شهری در مسیر محل کار خود بیابند و هیچ تفکر سازندهای برای شهرستان نداشته باشند و حتی مشاهده شده بیشتر این اشخاص حاضر نیستند خانواده خود را در پیرانشهر ساکن کنند.
نشان به اینکه در کمتر مراسم و رویداد شهرستان میتوان نقش گمرک ثروتمند تمرچین را مشاهده کرد. نه در فعالیتهای ورزشی، نه در فعالیتهای فرهنگی، نه در فعالیتهای عمرانی نمیتوان حضور گمرک ثروتمند تمرچین پیرانشهر را مشاهده کرد. حتی این گمرک حاضر نیست فضای فعالیت خود را استاندارد کند و چندین سال است خودروهای مختلف در این مرز به دلیل آتش سوزی و نبود آتش نشانی در محل گمرک در آتش میسوزند و یا در فصل زمستان به دلیل نبود امکانات با اندک بارشی مسیر مسدود میشود.
همچنین کافی است در فصل تابستان در هنگام وزش بادی خفیف در محل گمرک حضور داشته باشید تا طوفان گردوخاک را در محوطههای تجاری این مرز بینالمللی مشاهده کنید.
متاسفانه هرکه برای مدیریت این مرز آمده، باتوشهای عظیم برای خود و دوستان و اطرافیانش و کولهباری از اتهامات مرز پیرانشهر را ترک کرده است بدون اینکه برای پیرانشهر کاری کرده باشد.
گویا مسوولان مرز پیرانشهر خود را به خواب زدهاند و قصد بیداری ندارند. ولی مسوولان بومی در چه وضعیتی قرار دارند؟ آیا وقت آن نرسیده مسوولان بومی شهرستان با اعمال فشار این خواب زدهها را از خواب بیدار کنند و یا اینکه خود آنان نیز به همان درد دچارند!؟
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0