جام ملتها ، چند نکته وچند واقعیت جامعه ایرانی/یادداشتی از فاتح کوردی

شاید در این آشفته بازار گوشت صد هزاری که غذای اشرافی شده و کارگر شهرداری که ده ماه حقوق نگرفته و سفره های خالی و هر روز خبری ناگوار از افزایش قیمت و تحریم ، دلمان خوش بود که با وریای کرد و بیرانوند لر و انصاری فر آذری و بازیکنان فارس و لژیونرهای از […]

شاید در این آشفته بازار گوشت صد هزاری که غذای اشرافی شده و کارگر شهرداری که ده ماه حقوق نگرفته و سفره های خالی و هر روز خبری ناگوار از افزایش قیمت و تحریم ، دلمان خوش بود که با وریای کرد و بیرانوند لر و انصاری فر آذری و بازیکنان فارس و لژیونرهای از خارج برگشته دوباره در کنار هم بعداز چهل سال حداقل یک بار بر قله آسیا بایستیم و لذت باهم بودن و کنار هم بودن را به طور برابر حس کنیم اما نشد که نشد .
شرایط فعلی فوتبال با آن همه ادعا و لژیو نر نمونه خوبی از ایران امروز ماست تداعی کننده ضرب المثل (مشت نمونه خروار است ).نشانه ها و علایمی که باعث شده هم فوتبال ما و هم کشورمان آنطوری که شایسته یک ایرانی است طعم پیشرفت را نچشد .
شاید وقتی کیروش بعد از بازی اقرار میکند حتی پول ایاب ذهاب ما را هم کشوری همسایه داده داغ این شکست و ناکامی برای ما دو چندان میشود .
در راس هرم فدراسیون وقتی روسای غیر فوتبالی را میبینیم یاد مدیریت کشور می افتیم که تخصص نیروی انسانی عامل اول پیشرفت و توسعه، دیگر ملاکی برای انتخاب مدیران نیست و صرفا یک سفارش و یک ژن خوب حلال مشکل است .
نوع تغییر در راس هرم مدیریت فوتبال کشورمان ما را به یاد تغییر سبک پوتین مدودف و مدودف پوتین می اندازد واقعیتی که در انتصاب وزرای وزارت خانه های ما نیز وجود دارد و وزیر استیضاح شده در وزارت خانه ایکس چند روز نگذشته در وزارتخانه دیگر دوباره رای اعتماد از مجلس میگیرد.
حال با این شرایط ومدیریت انحصاری، روزی که خبر میرسید قانون منع استفاده از باز نشستگان تصویب شده ، مدیران فوتبالی ما نیز بخاطر عقب نماندن از سایر مدیران کشور و ندادن صندلی مدیریت به جوانترها و متخصصان برای افزایش درصد سهمیه ایثارگری، بنیاد ایثارگران را محل جولانشان میکنند وحضور در محل خدمت یادشان میرود .
بگذریم حال تیمی ادعای قهرمانی در آسیا و درخشش در جام جهانی را دارد و حتی کمپ و میدان تمرین ندارد ما را یاد خودکفایی گندممان می اندازد که خودکفا شده بودیم ولی برای آن گندمهای تولید شده سیلو و انبار نداشتیم.
به خود میبالیدیم مربی با برند جهانی داریم و کیروش معجزه میکند شاید این انتظار در مورد کیروش ما را یاد آن هزارتومنی های در دست خوشحالان شب توافق هسته ای می انداخت که دلار را با هزار تومانی های ایرانی مقایسه میکردند و امید برابری دلار و ریال را داشتند. بیخبر از آنکه کیروش به تنهایی و بدون زیر ساخت و همراهی مجموعه نمیتواند معجزه کند .
قرار دادهای ناشفاف تبلیغات در استادیومها و فروش بلیط و تفاوت نجومی قرار داد لباس جام جهانی ما و ژاپن که با یک شرکت مشابه بسته شده بود دوباره دل ما را کباب کرد وکرسنت ها را در دل ما زنده کرد .
وقتی گل اول را از ژاپن خوردیم دیگر شیرازه تیم از هم پاشید و کار تیمی با بازی احساسی جایش را عوض کرد این لحظه تداعی کننده زمان تحریمها و مشکلات اقتصادی ناگهانی بود که به جای هم فکری و جواب مشترک توسط مسول دیپلماسی کشور هر کس برای خودش سخنگویی میشود و با صحبتهایش هزینه ای بر دوش کشور میگذارد و با گرفتن سربازان دشمن درآمد میلیاردی برای کشور متصور میشود و با این حرفهای غیر کارشناسی بهانه به دست دشمنان میدهد .
وقتی در مسابقات آسیایی تیم امیدمان به ویتنام میبازد و سالهاست پشت درهای المپیک مانده است و جوانان و نوجوانان مان با تیمهای بسیار ضعیف آسیا توان مقابله ندارند ما را یاد شرایط توسعه می اندازد که توسعه باید در همه ابعادش باشد و پیشرفت در یک فاکتور و زمینه و توسعه ناهمگون نمیتواند ما را به موفقیت برساند که بدون پایه و زیر بنا، ایستادن بر قله آسیا خیالی خام مینمایاند.
وقتی پول ملاک انتخاب فرزندان و پسران ما در وارد شدن به تیم های پایه و مدارس باشگاههای فوتبال کشور میشود یاد امتیازات تحصیلی و دانشگاههای پولی میفتیم که مبنا داشتن پول و سهمیه میشود و شایسته سالاری معنایی در این چهارچوب پیدا نمیکند .
شاید حذف تیم ملی قدری ما را دل آزرده کرد، ولی عدم میل در اصلاح این شرایط و ساختار و شفاف سازی و نبود نظارت مستمر واژه ای که با جامعه ایرانی بیگانه شده، اگر زیدان و کلینزمن هم به یاریمان بیاید راهی که خواهیم رفت جز ترکستان نخواهد بود .

نویسنده :فاتح کردی