واکنش نمایندگان مهاباد و بوکان به اظهارات قاضی پور

عد ازآنکه «نادر قاضی پور» نماینده ارومیه اعلام کرد که در آذربایجان غربی پست به اقلیتهای قومی داده نمی شود، نماینده بوکان نوشت: بعضى ها هنوز در فضاى دهه شصت مانده اند، نماینده مهاباد نیز اعلام کرد که اجتناب از تنگ نظری و نفرت پراکنی تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی استان آذربایجان غربی […]

عد ازآنکه «نادر قاضی پور» نماینده ارومیه اعلام کرد که در آذربایجان غربی پست به اقلیتهای قومی داده نمی شود، نماینده بوکان نوشت: بعضى ها هنوز در فضاى دهه شصت مانده اند، نماینده مهاباد نیز اعلام کرد که اجتناب از تنگ نظری و نفرت پراکنی تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی استان آذربایجان غربی است.

سخنان «نادر قاضی پور» در واکنش به سئوال چهار نماینده کرد آذربایجان غربی در خصوص علت عدم واگذاری پستهای مدیریتی به کردها در این استان، واکنش «مهندس جلال محمودزاده» نماینده مهاباد و « دکتر محمد قسیم عثمانی» نماینده بوکان در قالب دو یادداشت جداگانه را به همراه داشت.

محمودزاده در یادداشتی نوشت«سوال اینجانب بهمراه سه نفر دیگر از نمایندگان کرد استان آذربایجان غربی از وزیر کشور راجع به عدم استفاده از نخبگان و شایستگان کرد در مناصب مدیریتی آذربایجان غربی، واکنش عجیب و نامتعارف نماینده ای را در پی داشته که به ناپرهیزی در سخن شهره است. بدون شک گفتگو از روی آمار و ارقام و تاریخ و جغرافیا در اینباره گرچه ضروری است، اما با جناب ایشان که اساسا اهدافی دیگر در سر دارد، نمی تواند چندان کارساز باشد. شاید تنها فایده اینگونه اظهار لحیه ها، هویدا شدن نوعی نگرش و تفکر است که با مدیریت خود یکی از مهمترین استانهای کشور را به قعر جدول توسعه رانده است. به همین خاطر علیرغم تلخی و مرارت و ملال آوری اینگونه سخنان، اما این فرصت را در اختیار متولیان و اصحاب امر قرار می دهند تا دریابند چگونه و توسط چه کسانی، استانی دارای مرز با سه کشور نسبتا برخوردار و دارای ظرفیتهای فراوان آبی و خاکی و تجاری و گردشگری به چنین حال و روزی افتاده است.

بحث مدیریت در آذربایجان غربی پیوندی تنگاتنگ و گسست ناپذیر با مساله توسعه و عقب ماندگیهای آن به نسبت استانهای هم طراز دارد. به عبارت بهتر هر تلاشی برای توسعه این استان متنعم و بالقوه برخوردار بدون وارد کردن تمام آحاد آن در حیات سیاسی و اداری استان و بهره گیری از سرمایه های مادی و معنوی آنان، به کوششی عقیم و ابتر تبدیل می شود و بدون شک این حلقه مفقوده محرومیت و توسعه نیافتگی آذربایجان غربی است.

خوشبختانه در چند سال اخیر این مهم مطمح نظر کارشناسان و اندیشمندان قرار گرفته و در میان نخبگان و دانش آموختگان کرد هم تمایلی قوی و تحسین برانگیز برای خدمت در عرصه های مدیریتی دیده می شود. یقینا اگر با این خواسته مواجهه ای ایجابی و مثبت صورت گیرد، به سود وحدت ملی و افزایش اقتدار و توان ملی خواهد بود و بالعکس بی توجهی به آن خسران و ضرر بسیاری متوجه دولت و ملت خواهد کرد.

شوربختانه در این هنگامه حساس نغمه هایی ناخوشایند از جانب معدودی افراد هم به گوش می رسد که در مقام وکیل و مسئول، در مقام سخن گفتن و اظهار نظر باری سنگین بر دوش دارند.

بدون شک سخن گفتن با زبان امنیه ها و آژانهای عصر پهلوی اول نه تنها زیبنده نظام نیست، بلکه موجب ابتذال و حاشیه دار کردن بحثهایی می شود که ماهیتی کارشناسی و علمی دارند. همچنین نیاز به گفتن ندارد که کیسه دوختن برای رای آوری از طریق حاشیه سازی و نفرت پراکنیهای قومی و زبانی، راهی بسیار پیش پاافتاده و ظلمی بزرگ به مملکت و ملت شریف ایران است. نظام جمهوری اسلامی دارای دو رکن جمهوریت و اسلامیت است و همگان در برابر قانون برابرند و کسی نمی تواند با پنهان شدن پشت ارزشهای مذهبی و شعارهای انقلابی و تحریفهای تاریخی مبتذل، تیشه به ریشه نظام بزند.

کردهای آذربایجان غربی با داشتن نیمی از جمعیت استان، حق دارند در کنار خواهران و برادران آذریشان در تمامی عرصه های خرد و کلان حضور داشته و برای توسعه و آبادانی آن بکوشند. این تنها راه خروج استان از عقب ماندگی و تضمینی برای زیست برابر و مسالمت آمیز و تحسین برانگیز تمام گروهای قومی و مذهبی آن است.»

«محمد قسیم عثمانی» نماینده بوکان نیز در یادداشتی نوشت: مردم استان آذربایجان غربى مردم فهیم و آگاهى هستند که زندگى مسالمت آمیز و درهم آمیخته اى دارند و هیچ کس نمى تواند منکر این واقعیت باشد. این مردم محرومیت ها، درگیری ها، ناامنى ها و بى تدبیرى ها را مشترکاً و در کنار هم در مقاطع مختلف تجربه کرده اند و امروز همین مردم حافظ نظام و امنیت منطقه و کشورند و هیچکس نمى تواند خود را بر دیگرى برتر بداند و چنانچه کسى تصورى غیر از این داشته باشد، نه فهم درستى از اسلام یافته است و نه از قانون اساسى و نظام تصور صحیحى دارد.

 امروز داشتن فرصت برابر براى همه و شایسته سالارى به عنوان دو اصل، در کشور پذیرفته شده است و قومیت، نژاد، رنگ و زبان و غیره طبق قانون اساسى و آموزه هاى قرآنى، نمى تواند عامل برترى و ارجحیت باشد و با مرورى بر گذشته مى توان دریافت که بخش قابل توجهى از مسائل قومى خصوصاً در استان ما ناشى از عدم توجه به این اصول مهم بوده است و از دولت تدبیر و امید و مدیران آن انتظار مى رود در جهت اصلاح ساختارى مدیریت استان، اقداماتى مبتنى بر عقلانیت و قانون، انجام دهند تا با تقویت احساس مالکیت سرزمینى، دشمن نتواند از فضاى نابرابر و فرصت هاى نامتعادل سواستفاده کند و احساسات قومى در جهت تقویت باورهاى ملى مورد استفاده قرار گیرد و هیچ کس در کشور نمى تواند به واسطه زبان و مذهب خود را از سایرین برتر و دلسوزتر بداند که این نوع برداشت ها و اظهار نظرها، باعث ایجاد تفرقه مى شود و به فرمایش مقام معظم رهبرى هر کس بین شیعه و سنّى اختلاف ایجاد کند، عامل دشمن است، چه بداند و چه نداند و باز مى فرمایند هر کس بین شیعه و سنى تفرقه ایجاد کند نه شیعه است و نه سنّى.

معقول این است که به دور از تعصبات کور قومى، راه را بر شایستگان آذرى، کُـرد، فارس، لُـر، عرب ، ترکمن و همه اقوام ایرانى باز کنیم و مدیریت را به شایستگانى بسپاریم که بتوانند استان و کشور را به جایگاه شایسته آن برسانند.

وضعیت نامناسب استان آذربایجان غربى در شاخص هاى مختلف از جمله درآمد سرانه، تولید سرانه، فضاى آموزشی سرانه، نرخ بالاى بیکارى و عدم استفاده از ظرفیت هاى ویژه استان همه و همه ناشى از نگاه یک سویه و تک بعدى در مدیریت استان و اغفال از اصل شایسته سالارى در مدیریت کلان آن بوده است و استمرار این شرایط هرگز به مصلحت استان و مردم آگاه آن نیست. عقل حکم مى کند که براى رفع محرومیت ها از تواناترین مدیران در سطح استان استفاده شود تا هم عقب ماندگى هاى ناشى از مدیران حداقلى و کم توان گذشته به سرعت جبران شود و هم از سایر استانهاى کشور بیش از این عقب نمانیم.

قطعاً نگاه متعالى نظام و مردمسالارى و دین مدارى حکم مى کند که استاندار محترم در این حوزه ها دست به تغییراتى منطقى و عقلایی بزنند و تحت تأثیر افرادى قرار نگیرند که همواره از آتش اختلاف، تنور خود را داغ نگه داشته اند و با فعال کردن گسل هاى قومى و مذهبى به نان و نوا رسیده اند.

این مطالبه نه فقط مطالبه مردم کُـرد زبان استان بلکه خواسته نظام و همه مردم است و تلاش در این جهت، عین انجام وظیفه است و باید به این اصلاح روند، کمک کرد تا استان ما به دژى مستحکم تر در مقابل دشمن، تبدیل شود و باید پذیرفت که سرکوب کردن خواسته ها و مطالبات قانونى و بحق بخشى از مردم، تنها آتش زیر خاکستر ببار مى آورد و به اقتدار کشور لطمه مى زند.

 بنده بر این باورم که باید به شایستگان فرصت داد تا مردم از شایستگى آنان منتفع شوند و بیش از این مردم از ناتوانى مدیران در استان متضرر نگردند. حال این مدیران شایسته قطعاً نه همه کُرد زبانند و نه همه آذرى زبان. باید معیار شایستگى جایگزین معیار قومیت شود تا شاخص هاى مهم توسعه در استان ارتقاء یابد و مردم بیش از پیش از نعمات نظام مقدس جمهورى اسلامى منتفع شوند.

طرح جریانات اوایل انقلاب و مطرح نمودن جریانات معاند کردى و یا جریانات پانتورکى هر دو باعث انحراف از موضوع مى شود و امروز همه مردم استان خود را از نظام و نظام را از خود مى دانند و طرح موضوعات انحرافى نوعى فرار سیاسى براى انکار واقعیت ها و پاک کردن صورت مسئله بجاى حل آن است که این روش خوشبختانه منسوخ و از رده خارج شده است و امروز آگاهى و اشراف مردم بر موضوعات مختلف، آنقدر وسیع و عمیق است که با شیوه هاى کُـهن گذشته نمى توان بر مسائل روز آنان سرپوش گذاشت

زدن اتهام به نمایندگانى که براى مردم مظلوم کُـرد و مسلمان در عفرین و کوبانى، فریاد مى زنند کار شایسته اى نیست و ما هرگز آن را رفتار پانتورکیستى اردوغانى تحلیل و تفسیر نمى کنیم چون معتقدیم بموجب قانون اساسى هر نماینده حق دارد در مورد تمام مسائل داخلى و خارجى اطهار نظر کند و حتى مردم کُـرد و بی دفاع را تروریست نامیدن، اظهار نظرى آزاد از یک نماینده مى دانیم و از کسى که آریائیان اصیل را مهاجر معرفى مى کند نمى توان انتظارى بیش از این داشت.

بیایید مسائل را درست مطرح و منطقى حل کنیم که دیگر مردم بدون دلیل و چرایی موضوعات، هیچ چیز را از ما نمی پذیرند و نمى توان خواست و اراده فردى خود را به نام خواست نظام معرفى و به آنان تحمیل نمود و رسالت نظام، انقلاب و رهبرى و خون پاک شهدا باور به مردمسالارى بجاى قوم سالارى است که در استان ما هنوز با بایدهاى نظام فاصله زیادى داریم که امید است با تدبیر، عقلانیت و امید آفرینى، دست در دست هم براى انجام اصلاحات لازم گام هاى اساسی و قانونى برداریم.

هفته گذشته، «جلال محمود زاده» نماینده مردم مهاباد، «محمد قسیم عثمانی» نماینده بوکان، «عبدالکریم حسین زاده» و «رسول خضری» نماینده سردشت و پیرانشهر در سئوال کتبی مشترک از وزیر کشور سئوال کردند که چرا انتخاب مدیران کرد در بدنه استانداری آذربایجان غربی، در ادارت کل استان و معاونین ادارات کل نزدیک به صفر است و چرا در هفته وحدت دوازده ربیع الاول (به روایت اهل سنت) را هر ساله در مناطق اهل سنت کشور تعطیل اعلام نمی کنید.‏

«نادر قاضی پور» نماینده مردم ارومیه در واکنش به این سئوال گفت: ساکن شدن گروهی از اقلیت ها در آذربایجان غربی و افزایش تعداد آن ها هیچ گاه به معنای داشتن مسئولیت و به اختیار گرفتن مدیریت استان نبوده و نخواهد بود، البته این از روی غرض ورزی نبوده و حتی با وجود جمعیت حداقل چهل درصدی ترک زبان در تهران پایتخت ایران اسلامی، نمیتوان مانند برخی نمایندگان مجلس ادعای تصاحب و مدیریت داشت.

وی ظهار کرد: استان ما تا چندی پیش توسط احزاب منحله دموکرات و کموله نا امن بود و امروز این اشرار به عضویت گروهک های تروریستی پ. ک. ک و پژاک درآمده، جوانان رشید ما را به شهادت رسانده اند.

قاضی پور افزود: اگر مدیریت صحیح و مقاومت سردار شهید کاظمی و سردار اوصانلو در این روزها وجود نداشت هم چنان این قشر بلای جان استان بوده و البته امروز هم برخی با صحبت هایی در خصوص دفاع از پ. ک. ک و پژاک در قالب کوبانی افکار و اهداف تروریستی خود را دنبال می کنند.

وی ادامه داد: ایجاد تفرقه و سوال از وزیر کشور راجع به حضور پنجاه درصدی اکراد در مدیریت استانی آذربایجان غربی توسط بعضی از افراد، آیا می تواند ریشه در این افکار منحرف داشته باشد و در این صورت جای تاسف دارد که در نظام اسلامی برخی به دنبال استفاده از تفاوت های قومیتی باشند./